قنسری. [ ق َ س َ ری ی ] ( ع ص ) پیر سالخورده یا دیرینه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به قَنسَر و قِنَّسر شود. قنسری. [ ق ِن ْ ن َ ری ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به قنسرین و آن شهرستانی است بشام. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( از لباب الانساب ). رجوع به قنسرون و قنسرین شود.