قندهاری بیگم

پیشنهاد کاربران

قندهاری بیگم، که به نام قندهاری محل نیز شناخته می شود، ( ۱۵۹۳ - ؟ ) همسر اول شاه جهان امپراتور گورکانی و مادر فرزند اول او، شاهدخت پرهیز بانو بیگم بود.
نسب وی به دودمان برجسته صفوی ایران می رسید. او کوچکترین دختر مظفرحسین میرزا، شاهزاده صفوی، بود که او نیز فرزند سلطان حسین میرزا، فرزند ارشد بهرام میرزا، پسر شاه اسماعیل یکم، بنیان گذار دودمان صفوی، بود.
...
[مشاهده متن کامل]

قندهاری بیگم شاهدخت دودمان برجسته صفوی، خاندان حاکم و یکی از شاخص ترین دودمان های ایران، بود. وی دختر یکی از اعضای خاندان صفوی ساکن در قندهار به نام مظفرحسین میرزا صفوی بود که او نیز پسر سلطان حسین میرزا، فرزند ارشد بهرام میرزا، پسر شاه اسماعیل یکم، بنیان گذار دودمان صفوی، بود. در واقع پدربزرگ قندهاری بیگم پسرعموی شاه محمد خدابنده، پدر شاه عباس بزرگ بود.
مظفرمیرزا پس از کشته شدن پدرش به دست شاه اسماعیل دوم، به فرمان شاه محمد خدابنده حاکم قندهار شد. او که با مقامات صفوی به مشکل برخورده بود و ازبک ها نیز دائماً برای تصرف قندهار حمله می کردند، شهر را ترک کرده و همراه با خانواده اش به دربار اکبر شاه، شاه گورکانیان هند، پناهنده شد. اکبر که به شدت منتظر هر فرصتی برای تصرف قندهار بود، بلافاصله شاه بیگ خان ارغون، فرماندار بنگش را برای تصرف قندهار روانه کرد. اگرچه مظفر در این کار نیز مانند همه کارهای خود، در آخرین لحظه دودل و به نیرنگ متوسل شد، رفتار قاطع و محتاطانه شاه بیگ خان او را وادار به سرسپردگی کرد. بدین ترتیب قندهاری بیگم همراه با پدرش مجبور شد محل زندگی خود را ترک و به هند برود. او و در اواخر سال ۱۵۹۵ همراه با پدر و چهار برادرش به نام های بهرام میرزا، حیدر میرزا، القاس میرزا و تهماسب میرزا و ۱۰۰۰ سرباز قزلباش، وارد هند شد. مظفرخان از اکبر شاه لقب فرزند را دریافت کرد و به فرماندهی پنج هزار نفر سرباز منصوب شد و شهر سامبال را به عنوان جاگیر ( دارایی ) دریافت کرد، که ارزش آن از همه قندهار بیشتر بود.
میرزا مظفرحسین، حکومت قندهار را با مقامی بالاتر و حقوقی بیشتر در خدمت امپراتور اکبر عوض کرده بود. برادر کوچک وی، میرزا رستم نیز در زمان اکبر به هند مهاجرت کرد و در دوره سلطه جهانگیرشاه به مقام شامخی رسید. امپراتوران گورکانی با ازدواج با خاندان سلطنتی ایران، حتی با شاخه های دورتر، از این فرصت بیشترین بهره را بردند و باعث بلندپایگی بیشتر خود شدند. مظفر که همه چیز را در هند بد یافته بود، و گاه تصمیم خود را برای بازگشت به ایران و گاه رفتن به مکه اعلام می کرد. او از اندوه و ناامیدی و یک زخمی شدگی در سال ۱۶۰۳ درگذشت. هم اکنون آرامگاه وی در یک بنای سنگی و آجری فروریخته بدون گنبد و در یک اتاق دفن زیرزمینی با سنگ نبشته ای به فارسی نستعلیق است که در آن رو به جنوب واقع شده و در میان ویرانه های دیگر یک مجموعه باغ در شمال آرامگاه همایون در دهلی قرار دارد. این مکان اکنون محل اردوگاه پیشاهنگان بهارات و راهنماهای دهلی جامبوری است.

قندهاری بیگم
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/قندهاری_بیگم

بپرس