قندز


معنی انگلیسی:
beaver

لغت نامه دهخدا

قندز. [ ق ُ دُ ] ( اِ ) نام جانوری است شبیه به روباه و بعضی گویندجانوری است شبیه به سگ و در ترکستان بسیار است و بعضی دیگر گویند سگ آبی است و آش بچه ها که جُند بیدسترباشد، خصیه اوست. ( برهان ). قندز = قندوز ترکی. ( فهرست مخزن الادویه ) قندس. ( فرهنگ دزی ). کندس = کندز ( تفس ). کاستر ( سگ آبی ، کلب الماء - بیدستر ). ( دزی ج 2 ص 410 از حاشیه برهان چ معین ). || پوستی که سلاطین پوشند و کلاه نیز سازند گویند پوست همان جانور است. || یکی از نام های شراب. ( برهان ) ( آنندراج ). می و شراب. ( ناظم الاطباء ). || کنایه از شب تاریک چه قندز شب ، سیاهی شب را گویند و هر گاه گویند «با قندز آرد»،مراد آن باشد که به شب آورد و شب شود همچنان که قاقم کنایه از روز است. ( برهان ) ( آنندراج ) :
صبح فنک پوش را ابر زره در قبا
برده کلاه زرش قندز شب را ز تاب.
خاقانی ( دیوان ص 42 از حاشیه برهان چ معین ).
- قندزسنجاب رنگ ؛ کنایه از آسمان و روزگار. ( انجمن آرای ناصری ) :
تات چو قندز نکند خانه تنگ
بگذر ازین قندز سنجاب رنگ.

قندز. [ ق ُ دُ ] ( اِخ ) نام ولایتی است نزدیک بظلمات. ( برهان ). مخفف قهندز، معرب کهن دز است. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به قندوز شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - بیدستر ۲ - قسمی شراب ۳ - سیاهی شب : صبح فنک پوش را ابر زره در قبا برده کلاه قندز شب را ز تاب . ( خاقانی . عبد ۴۲ )
نام ولایتی است نزدیک بظلمات مخفف قهندز معرب کهن دز است .

فرهنگ معین

(قُ دِ ) [ معر. ] (اِ. ) کهن دژ، قلعة قدیمی و مستحکم .

پیشنهاد کاربران

مخرج قاف در زبان فارسی موجود نیست. مراجعه شود به فرهنگ معین، ذیل حرف قاف.
خدایا یک عقلی بده به برادران ما که همه چیز را به ترکی میبندند نام قندس و قندز چه پیوندی با توز و نمک دارد؟ یا از نشستن پرندگان ؟ مگر پرنده هست؟
نام قندز و کندس پیش از ترکتازی غزان در ایران بوده و عربها هم گرفته اند - هرنام پیش از انکه سخن بگویید بنگرید در مغولی در ایغوری قزقیزی قزازستان چیست ایا انها چنین چیزی میشناسند
...
[مشاهده متن کامل]

انگاه سخن بگویید

. که قندوز نام سگی است که شبیه روباه است ودر صحرای ترکستان زندگی می کند. دوز در اینجا هم معنای ( خوک ) با تلفظ متفاوت ( زمین های هموار ) با تلفظ دیگر ( نمک. نمک زار است ) و با تلفظ دیگر ( صبر کن ) . . . . البته چون حروف صدادار در تورکی زیاد است. باید دید. قندوز چطوری تلفظ می شود.
سلام. قندوز اگر اسم مکان باشد ( قند دوز ) قند = کند= روستا دوز ( راست و درست و زمین های هموار ) قند مثل سمرقند. قندهار. دوز مثل خان دوزی. گول دوزی. اسلان دوز. باراندوز. سولدوز. . . . آز گئتدیخ چوخ گئتدیخ
...
[مشاهده متن کامل]
دره تپه دوز گئتدیخ. . . . . . . ولی اگر قندوز به معنای سگی که مثل روباه است در تورکستان باشد. که درمعانی شعر فکر کنم معنای سگی که مثل روباه است را م دهد. قوندوز ( قون از فعل قونماق نشستن پرنده روی درخت که معادل فارسی ندارد. است و هم خانواده کلمه قون عبارت است از قوناق. قوناقلاماق. قونقا. قوندارا. قوندورما. . . . . دوز هم زمین های هموار= پرنده ایی که در زمین های هموار می نشیند

( کنایه ) شب تاریک
قندز زدگان
قُندُز ؛ پستانداری است از جوندگان که قدش به ۷۵ سانتی متر می رسد و آنرا بخاطر پوستش شکار می کنند. ( الهی قمشه ای: در کتاب: ۳۶۵ روز در صحبت مولانا )

بپرس