لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
قندرون ( Chondrilla ) سردهای از گیاهان علفی است.
این سرده در ایران یک گونه چندساله به نام قندرون ( Chondrilla juncea ) دارد. قندرون بیشتر برگ های طوقه ای، و ساقه ای بی برگ و گل های زردرنگ دارد که معمولاً به صورت علف هرز در کنار راه ها و کشتزارها می رویند.
این سرده در ایران یک گونه چندساله به نام قندرون ( Chondrilla juncea ) دارد. قندرون بیشتر برگ های طوقه ای، و ساقه ای بی برگ و گل های زردرنگ دارد که معمولاً به صورت علف هرز در کنار راه ها و کشتزارها می رویند.

wiki: قندرون
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
مترادف ها
قندرون
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مترادف های دیگر Resine, Espece,
صمغ شنگ، علک البطم ، هم مترادف فارسی هستند
صمغ شنگ، علک البطم ، هم مترادف فارسی هستند
شیره گیاه شنگ که سیاه رنگ است و از آن سقز درست می کنند ولی در ادبیات به معنی رنگ سیاه هم به کار میرود.
آدامس ( به زبان لری - تشنیزی )