قندابیل

لغت نامه دهخدا

قندابیل. [ ق َ ]( اِخ ) شهری بزرگ است. [ از ناحیت سند ] آبادان و بانعمت و اندر میان بیابان نهاده و از وی خرما بسیار خیزد. ( حدود العالم ). و رجوع به معجم البلدان شود.

دانشنامه آزاد فارسی

قَندابیل
شهری قدیم در مملکت سند. به نظر گروهی از پژوهشگران، احتمالاً با شهر گَنداوه در ناحیۀ کاچهی در شمال شرق ایالت بلوچستانِ پاکستان مطابقت دارد. قندابیل شهری بزرگ و آبادان بود و نخلستان های بسیار داشت. مجاعة بن سعر تمیمی در زمان حجاج بن یوسف ثقفی به آن جا لشکر کشید و محمد بن قاسم آن را فتح کرد. یزید بن مهلب پیش از قیام علیه یزید بن عبدالملک، خلیفۀ اموی، حکومت قندابیل را به وداع بن حمید ازدی داد تا در صورت شکست او پناهگاه خانواده اش باشد. پس از قتل یزید بن مهلب، اعضای خانواده او به قندابیل گریختند و تحت حمایت وداع قرار گرفتند، اما پس از چندی وداع به قوای خلیفه پیوست و بسیاری از خاندان مهلب در جنگ با قوای خلیفه کشته شدند. در روزگار خلافت منصور عباسی، جماعتی از اعراب بر قندابیل چیره شدند. عمران بن موسی برمکی در اوایل حکومت خود بر سند (پس از ۲۲۱ق) به قندابیل لشکر کشید و بر محمد بن الخلیل که آن را تصرف کرده بود، چیره شد و شهر را گرفت.

پیشنهاد کاربران

بپرس