دیکشنری
مترجم
بپرس
قنجور
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
قنجور. [ ق ُ ] ( ع ص ) مرد کوچک سر سست خرد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها