قنبری

/qanbari/

لغت نامه دهخدا

قنبری. [ قَم ْ ب َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قنبر و آن نام مردی است. ( از لباب الانساب ) ( منتهی الارب ). || نسبت است به قنبر مولی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب. ( لباب الانساب ).

قنبری. [ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) تیره ای از ایل طیبی از شعبه لیراوی از ایلات کوه کیلویه فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ).

قنبری. [ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم ، واقع در75هزارگزی جنوب خاوری راین و کنار شوسه بم به جیرفت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 60 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، حبوبات ، لبنیات و شغل اهالی ، زراعت و گله داری است. راه شوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

قنبری. [ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) ( مولانا... ) از نیشابور بوده ، جوهر نظمش مقبول و او در نظم چالاک و عامی بود و ابیاتش خالی از چاشنی نبود. در مدح امیر میرزا این مطلع قصیده اوست :
این گهرها بین که در دریای اخضر کرده اند
زین مشاغل آتش خور بین که چون بر کرده اند.
قبرش در همان ولایت است. ( مجالس النفایس ص 39 و 213 ).

قنبری. [ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) ابوعبداﷲبن محمدبن روح بن عمران مصری مولی بنی قنبر. حدیث او منکر است. وی درذی حجه سال 245 هَ. ق. درگذشت. ( از لباب الانساب ).

قنبری. [ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) جعفربن ابراهیم قاضی مکنی به ابومحمد از راویان است. وی از عبداﷲبن جعفربن فارس روایت کند و از او ابوعبداﷲ محمدبن احمدبن اسماعیل بن رواد زاهد اردبیلی روایت دارد. ( از لباب الانساب ).

قنبری. [ قَم ْ ب َ ]( اِخ ) عباس بن احمد. از محدثان است. ( منتهی الارب ).

قنبری. [ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) عباس بن حسن بن خشیش مکنی به ابوالفضل. از فرزندان قنبر مولی علی بن ابیطالب و از راویان است. وی از حاجب بن سلیمان منجی روایت کند و از او محمدبن مظفر روایت دارد. ( از لباب الانساب ).

قنبری. [ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) محمدبن علی از فرزندان قنبرمولی علی بن ابیطالب. راوی و شاعری است همدانی که درروزگار المعتمد علی اﷲ میزیست و نویسندگان و وزیران آن دوره را در شعر خود میستود و تا ایام المکتفی زنده بود. صولی از او روایت دارد. ( از لباب الانساب ).

فرهنگ فارسی

محمد بن علی از فرزندان قنبر مولی علی بن ابیطالب راوی و شاعری است همدانی که در روزگار المعتمد علی الله میزیست و نویسندگان و وزیران آن دوره را در شعر خود میستود و تا ایام المکتفی زنده بود .

پیشنهاد کاربران

شجرنامه تیره احمدوند خلیلی منجزی بختیاروند
رستم خان بختیاروند
شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیرخان بختیاروند ایلخان
۱_خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
۲_احمد خان آتش بیگی بختیاروند
...
[مشاهده متن کامل]

۳_قنبر خان
۴_بختیار خان
۵_مختار خان
۶_محمد صالح خان
۷_صادق خان
پسران ( هادی خان، ابراهیم خان، عبدالحسین خان، ، ، )
۸_هادی خان
۹_عبده خان
۱۰_کاید داوود
۱۱_
۱۲_
۱۳_
۱۴_
۱۵_
۱۶_
______
تیره های طایفه خلیلی
احمدوند
تاجدی وند
خیریوند
اردشیروند
بلیتی وند
مهدی وند
شاهمنصور وند
چهاربنیچه
اسماعیل وند
بلیل
توپایی
صالح حاجی
حسنوند
حیدری
کوه زری
جلال وند
براتوند
علیدادوند
مهمیدوند
روزعلیوند
شمس خلیلی
زیلایی
شهبازوند
خدابخشی
الله بخشی
قرقشه
ملارآهنی
رمضان وند
تنبروند
گدا خانی
غریبی
چهارمحالی
چهاربنیچه احمدوند
میرزاوند
سلیمان وند
بیرگانی
. . .
. .
. .
. .
___________________
طوایف ایل منجزی ایل بزرگ بختیاروند ( بهداروند )
خلیلی بیگیوند
مال احمدی
بوالحسنی ( ابوالحسنی )
نیم بنیچه
مازه پهن
روا
لملمی
تاج الدین عبدالهی
لُوخرده

قبری در ایل سترگ قشقایی فراوان می باشد
قنبری نام یکی از تیره های ایل الیکایی میباشد که در مناطق گرمسار و آرادان سکونت دارند.
قنبر ها بزرگ خاندان بهمئی هستند و جای داره که بگویم قنبری ها با طوایف بزرگ قنبر ها فرق دارند در شهر های مسجد سلیمان ایذه پل دختر ساکنند علاادینی های بزرگ
و در تحقیقات من که زیاد ریز نشدم در این موضوع قنبری ها از کلات به قوم بابادی وصل شدن
قنبری یک قبیله ای بوده که درصحرای سینا زندگی میکردند انها بخاطر این که خشونت زیادی داشتند حکومت مصر انها را از قلمرو خود اخراج کردند و انها به ایران امدند وقتی که به ایران
رسیدند در سراسر ایران پخش شدند اما رئیس قبیله به منطقه ی فارس رفتند ودر دهی به اسم تراکمه یا همان لامرد امروزی رفتند
قنبری عدیوی اصیل زادگان ایرانی و خوانین بختیاری و نجیب زادگان طایفه بابا احمدی هستند
قنبری ها از تیره بهادر وند از طایفه شهنی هستند
قمبری طایفه یونکی ازریشه جانکی وباب بهداروند
تیره قنبری طایفه مش مرداسی ایل بهداروند *بختیاروند *
قنبری در ایل خوش نام قشقایی که در طایفه مختارخانلو بسیار دیده میشود. که در استان فارس بین شهرستان قیر و کارزین و خنج چاهی معرف میباشد که به نام چاه قنبری معروف است
طایفه کمبری*قنبری* ایل لیراوی
از ایل لر بختیاروند * بهداروند *
تمام تیره های با اسم تاجمیری زیلایی در قوم لر بختیاری
از نسل تاجمیر قنبر *تاج الدین امیر قنبر *
از طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
شجرنامه تیره بزرگ شاه منصور وند خلیلی
شاخه تیره های*تاجمیری. شمس الدینی زیلایی *
...
[مشاهده متن کامل]

خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
جان محمد خان
شمس الدین خان
****
شجرنامه تیره بزرگ شاه منصور وند خلیلی
شاخه
( آشتیانی وند خلیلی )
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
عالی ویسی
عالی مهمد *محمود*
هیبت الله خان
چهل امیر
آشتی
( آقاسی خان . داوود. . کاظم. . )
آقاسی خان
پدر
( هادی عالی کرم. رفیع. شفیع. محمد. صادق. عبدالله )

طبق تحقیقات من در سایت
تیره قنبری ایل بهمئی
تیره قنبری عدیوی بابا احمدی بختیاری
تیره از ایل طیبی
تیره قنبری طایفه مش مرداسی بختیاری
**
تیره قنبری ایل باصری شیراز
***
...
[مشاهده متن کامل]

نام قنبر در شجرنامه
تاج الدین امیر قنبر پسر رستم خان آقاسی
در طایفه خلیلی ایل منجزی بهداروند
تاج الدین امیر قنبر پدر عالی ویسی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس