قناویز

/qanAviz/

لغت نامه دهخدا

قناویز. [ ق َ ] ( اِ ) قسمی پارچه در دوره محمد شاه و اوائل ناصرالدین شاه. پارچه ای نخی که زمینه آن برنگهای مختلف بود و خطوطی از رنگی دیگر بموازات و برنگی جز رنگ زمینه پارچه با فاصله های بسیار کم بر آن نقش کرده بوده اند.

فرهنگ فارسی

نوعی ازپارچه ابریشمی ساده که بیشتربرنگ سرخ است
( اسم ) قسمی پارچه ساده ابریشمین ( غالبا سرخ رنگ ) .

فرهنگ معین

(قَ ) (اِ. ) نوعی پارچة ابریشمی ساده که بیشتر به رنگ سرخ است .

فرهنگ عمید

نوعی پارچۀ ابریشمی ساده که بیشتر به رنگ سرخ است.

گویش مازنی

/ghenaaviz/ پارچه ای نازک ابریشمی

جدول کلمات

نوعی پارچه ابریشمی سرخ رنگ ساده

پیشنهاد کاربران

قَناویز:قسمی پارچه ابریشمی. نوعی پارچه نخی رنگی خط دار.
نمونه: میان رختخواب قناویز خانه ام خوابیده ای. ( کلیدر ج۸ص ۲۲۲۷ ) محمدجعفر نقوی
قناویز/ghănăviz : نوعی پارچه ی ابریشمی
زبانزد:
یک لحاف قناویز که برای عروسی پسرش دوخته بود، . . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
قناویز gan�viz ( اِ. ) ( منسوخ ) پارچه ای ابریشمی معمولاً به رنگ سرخ.
...
[مشاهده متن کامل]

در ساوجبلاغ منسوجات ابریشمی کُردی و قناویز اعلا می بافند. ( جمالزاده )
فرهنگ بزرگ سخن
دکتر حسن انوری
انتشارات سخن

بپرس