قنانی

لغت نامه دهخدا

قنانی. [ق َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قنان. ( معجم البلدان ). نسبت است به قنان بن سلمةبن وهب بن عبداﷲبن ربیعةبن حرث بن کعب ، بطنی از حرث بن کعب از مذحج. ( لباب الانساب ).

قنانی. [ ق َ ] ( اِخ ) استاد فراء است. وی به قنان منسوب است و آن نام چاهی است معروف. ( از معجم البلدان ). رجوع به قنان شود.

قنانی. [ ق َ ] ( اِخ ) حصین بن یزیدبن شدادبن قنان حارثی ، ملقب به ذوالغصة صد سال ریاست بنی حرث بن کعب را بعهده داشت. وی صاحب روز مشهوری است در میان اعراب که در آن جنگی میان بنی الحارث و بنی عامر در گرفت ودو طرف بسیار کشته دادند. ( لباب الانساب ) ( المرصع ).

پیشنهاد کاربران

قالی درسم لول شده بود که توسط شخصی اسمم خارج شد مثل کتاب قالی ورق میخوره

بپرس