( قمرة ) قمرة. [ ق َ م ِ رَ ] ( ع ص ) شب که در آن قمر باشد. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) .
قمرة. [ ق ُ رَ ] ( ع اِ ) رنگی است مایل بسبزی یا سپیدی یا اندک تیرگی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . || ماه در شب سوم. ( اقرب الموارد ) .
... [مشاهده متن کامل]
قمره. [ ق َ رَ ] ( از ع ، اِ ) قمارخانه :
دستخون است در این قمره خاکی که منم
آه اگر ششدره دور قمر بگشائید.
خاقانی.
|| قمار. ( غیاث اللغات ) . || نام هریک از اطاقهای کشتی. ( یادداشت مؤلف ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
"قمره" یکی از دو تقسیمات سحر است. نوع اوّل "صرف و عطف" است که سحری حقیقی بشمار میرود و بهترین مثال این نوع سحر، جادویی است که برای ایجاد دلبستگی ( و یا سرد کردن رابطه ) بین افراد بکار میرود. نوع دوم سحر،
... [مشاهده متن کامل] "قمره" است که بنوعی نسخه ای پیشرفته از تردستی میباشد که بیننده را گول زده و بنوعی ایجاد توهم مینماید ( ایلوژنیست ها گروهی از شعبده بازان هستند که از این روش استفاده میکنند ) .