قمرقان ؛ قمر به معنی ماه و نماد زیبایی در تاریکی شب می باشد. و قان به معنی مکان که حرف ( ق ) در قانون و قواعد ایجاد کلمات قابل تبدیل به دو حرف ( ک گ ) می باشد. مثل سملقان و سمنگان.
در یک تعریف خلاصه قمرقان به مکانی از طبیعت یا قسمتی از یک درّه که زیباترین حالت نسبت به دیگر نقاطش باشد.
... [مشاهده متن کامل]
این کلمه در نقطه ای از یک دَرّه و کال در نزدیکی روستای جوزک از توابع شهر آشخانه خراسان شمالی از طرف محلی های آنجا استفاده می شود که در قدیم الایام به جاده ی تات ها مشهور بوده است. و تات های مناطق جاجرم از آن نقطه کالاهای خود را به دیگر مناطق جهت تجارت و داد و ستد حمل و نقل می کرده اند.
قمرقان نیز که نقطه ای بسیار زیبا و وهم انگیز از آن راه بوده دارای یک حالت طاق مانند در آن درّه می باشد که وقتی انسان بخواهد به سقف این طاق طبیعی در نگاه اولیه نظر کند یک حالت سرگیجی به انسان دست می دهد.
در یک تعریف خلاصه قمرقان به مکانی از طبیعت یا قسمتی از یک درّه که زیباترین حالت نسبت به دیگر نقاطش باشد.
... [مشاهده متن کامل]
این کلمه در نقطه ای از یک دَرّه و کال در نزدیکی روستای جوزک از توابع شهر آشخانه خراسان شمالی از طرف محلی های آنجا استفاده می شود که در قدیم الایام به جاده ی تات ها مشهور بوده است. و تات های مناطق جاجرم از آن نقطه کالاهای خود را به دیگر مناطق جهت تجارت و داد و ستد حمل و نقل می کرده اند.
قمرقان نیز که نقطه ای بسیار زیبا و وهم انگیز از آن راه بوده دارای یک حالت طاق مانند در آن درّه می باشد که وقتی انسان بخواهد به سقف این طاق طبیعی در نگاه اولیه نظر کند یک حالت سرگیجی به انسان دست می دهد.