قماط
لغت نامه دهخدا
قماط. [ ق َم ْ ما ] ( ع ص ) دزد. || سازنده قنداق برای کودکان. ( از اقرب الموارد ).
قماط. [ ق ُم ْ ما ] ( ع ص ، اِ ) دزدان. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - ریسمانی که بدان دست و پای گوسفند را بندند ۲ - پارچه ای که بدان دست و پای کودک را بندند ۳ - پارچه عریضی که کودک را بدان پیچند : پس در حال دایه بیامد و او را ( کودک را ) در قماط پیچید .
دزدان
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید