قلمبه
/qolombe/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. برجسته و برآمده.
۳. زیاد: پول قلمبه.
مترادف ها
افاده ای، قلمبه
پیشنهاد کاربران
قلمبه یا قلنبه همان لغاز و کنایه های اعمال بزرگ و منکر فرد متخاصم در قالب و قاب چیستان و لغز و معما می باشد. وبعضی اوقات طرف مورد اتهام میگوید قلمبه سلنبه نگو که خودت هم جامه پاکی بتن نداری پس سلنبه هم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
هم معنی و مترادف قلمبه یا سلنبه است این واژه پارسی است ولی نمیدانم چرا نون قبل. از ب مانند عربی بدل به میم شده است
بزرگ