قلاید

فرهنگ فارسی

جمع قلاده
قلاده گردن بند ها گلوبندها : و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است ...

فرهنگ عمید

= قلاده

پیشنهاد کاربران

تقلید:از قَلَدَ، به طوقی گویند که گِرد است و به گردن حیوانی ( چون سگ ) می بندند، که نشان دار باشد تا گم نگردد: ولَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ
لهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَ الارض
قلاده ها یا مقالید آسمان، کهکشان های الهی هستند که حول عرش در حال تسبیح و گردش می باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

مقالید اسراری است که کلیدی بر آن قرار داده نشده و تنها به دست حق تعالی است.
تقلید لگام نفس انسان را می گیرد تا انسان در چیزی که نمی داند سؤال کند و مطابق عقل و علم ناقص خود عمل نکند.

قَلائد:جمع قلّاده، به طوقی گویند که گِرد است و به گردن حیوانی ( چون سگ ) می بندند، که نشان دار باشد تا گم نگردد: ولَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ
لهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَ الارض
قلاده ها یا مقالید آسمان، کهکشان های الهی هستند که حول عرش در حال تسبیح و گردش می باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

مقالید اسراری است که کلیدی بر آن قرار داده نشده و تنها به دست حق تعالی است.
تقلید لگام نفس انسان را می گیرد تا انسان در چیزی که نمی داند سؤال کند و مطابق عقل و علم ناقص خود عمل نکند.

ﻗﻠﺎﺋِﺪ :قربانی نشان دار، ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺗﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺣﺞ، ﺑﺎ ﺁﻭﻳﺨﺘﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻳﺎ ﺩﺍﻍ ﺯﺩﻥ، ﻋﻠﺎﻣﺖ ﺩﺍﺭ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﺳﻚ ﺣﺞ، ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ در ضمن
هَدْیْ : قربانی بی نشان، ﺣﻴﻮﺍﻥ ﺑﻲ ﻧﺸﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺣﺞ ﻫﺪﻳﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.

بپرس