قلارون

لغت نامه دهخدا

قلارون. [ ق َ ] ( اِ ) نقیبان لشکر را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). ظاهراً مصحف قلاووز. ( حاشیه برهان چ معین ).

پیشنهاد کاربران

در کتاب بافته های رنج نوشته علی محمد افغانی به معنی چوبی که با آن درحت گردو را می تکانند آمده
چوبی بلند ک با ان گردو رااز درخت میتکانند

بپرس