قفدر

لغت نامه دهخدا

قفدر. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) زشت پیکر ناخوش دیدار. ( منتهی الارب ). قبیح منظر. ( اقرب الموارد ). قفندر. ( منتهی الارب ). و رجوع به قفندر شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس