قفدان. [ ق َ ف َ ] ( معرب ، اِ ) خریطه ٔعطار. ( مهذب الاسماء ). غلاف سرمه دان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || کیسه چرمین که در آن خوشبوی و جز آن نهند. فارسی معرب است. ( منتهی الارب ).