قفاخری

لغت نامه دهخدا

قفاخری. [ ق ُ خ ِ ری ی ] ( ع ص ) بزرگ اندام. || نازک اندام پرگوشت. ( منتهی الارب ). التار الناعم الضخم الجثة. || نیکوخلقت. ( اقرب الموارد ). || فائق و بهتر از نوع خود. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس