قعقعه
لغت نامه دهخدا
قعقعة. [ ق َ ق َ ع َ ] ( ع اِ ) آواز سلاح و نحو آن. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). آواز سپر و سلاح و مانند آن. || بانگ دندان که وقت سخت خائیدن چیزی برآید. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || بانگ سبوی نزدیک آب پر شدن. ( مهذب الاسماء ). || آواز تندر و مانند آن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || آواز قَعقَع. ( اقرب الموارد ). || آواز پوست خشک. ( مهذب الاسماء ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. صدای برخورد اسلحه.
۳. صدای دندان ها هنگام خاییدن چیزی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید