قطه

لغت نامه دهخدا

( قطة ) قطة. [ ق ِطْ طَ ] ( ع اِ ) گربه ماده. ( اقرب الموارد )( منتهی الارب ). || پاره ای از خربوزه و جز آن. گویی : هات ِ قِطَّةً من البیطخ. ( اقرب الموارد ).
قطه. [ ق َطْ طِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سوسنگرد شهرستان دشت میشان واقع در 6 هزارگزی جنوب باختری راه عمومی اهواز به سوسنگرد. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرم سیری مالاریایی است. سکنه آن 150 تن. آب آن از رود کرخه ( نهر مالکیه ) و محصول آن غلات ، برنج و شغل اهالی زراعت و گله وگاومیش داری است. راه اتومبیل رو دارد. ساکنن از طایفه بنی طرف هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

واحد قط به معنی گربه، یک گربه

پیشنهاد کاربران

بپرس