قطقاط

لغت نامه دهخدا

قطقاط. [ ق َ ] ( ع ص ) سریع. ( اقرب الموارد ). شتاب رو. ( منتهی الارب ): دلج قطقاط؛ شب روی شتاب. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) تورم . طیرالتمساح. مرغی است که در دندان های تمساح چینه چیند. رجوع به طیرالتمساح شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس