قطعان. [ ق ُ ] ( ع اِ ) ج ِ قطیع، و آن شاخی است که از آن تیر سازند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قطیع شود. || ج ِ اقطع، به معنی مردان دست بریده. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).