قطع کننده

/qat~konande/

معنی انگلیسی:
interruption, lopper

واژه نامه بختیاریکا

چَینا

جدول کلمات

برا

مترادف ها

scissors (اسم)
قطع، قطع کننده، قیچی، مقراض، چیز برنده

intermittent (صفت)
متناوب، نوبتی، نوبهای، قطع کننده، تنفس دار، نوبت دار

secant (صفت)
قاطع، متقاطع، قطع کننده

hewn (صفت)
قطع کننده

loppy (صفت)
شل، ول، قطع کننده، لق، شل و آویزان

فارسی به عربی

مقص

پیشنهاد کاربران

بپرس