قطائف

لغت نامه دهخدا

قطائف. [ ق َ ءِ ] ( ع اِ ) نان گوزینه ولوزینه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || رشته ای که از میده گندم سازند و آن را رشته قطائف خوانند. ( آنندراج از منتخب ). و در لطائف نوشته که حلوائی است نفیس ، و عرب آن را کنافه گویند و قطائف نگویند. ( آنندراج ). || نوعی از خرما که سرخ سپیدی آمیز و باریک میان باشد. || ج ِ قطیفة.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به قطیفة شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جمع قطیفه : الف - جامه های پرزدار خوابناک ب - چادر های پیچیده ۲ - لوزینه ۳ - رشته ای که از میوه گندم سازند ۴ - نوعی حلوا .

پیشنهاد کاربران

بپرس