قضیه موجبه معدوله

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قضیه موجبه معدوله، به معنای قضیه موجبه دارای لفظ معدول و غیرمحصَّل در ناحیه موضوع یا محمول یا هر دو است.
قضیه معدوله به اعتبار کیفیت نسبت، به موجبه و سالبه تقسیم می شود. "قضیه موجبه معدوله" قضیه ای است که حرف سلب در آن جزء موضوع و یا محمول بوده و حرف سلب در آن، به معنای سلب ربط نباشد، مانند: "نادان خوار است".
ملاک سلب و ایجاب در قضایا
بنابراین، ملاک سلب و ایجاب در قضایا ادات ربط است نه موضوع و محمول. و اگر ادات نفی جزء موضوع و یا محمول و یا هر دو قرار گیرد، ولی رابطه ایجابی باشد قضیه موجبه است. مثلاً اگر بگوییم: "علی بینا نیست" این قضیه سالبه است و در آن بینایی را از علی سلب کرده ایم. اما اگر بگوییم: "علی نابینا است" قضیه موجبه است و نابینایی را برای علی اثبات کرده ایم.قضیه موجبه معدوله به لحاظ کمیت، به موجبه جزئیه معدوله، مثل: "برخی مردمان نادانند"، و موجبه کلیه معدوله، مانند: "همه مردمان نادانند" تقسیم می شود.همچنین قضیه معدوله به لحاظ وجود لفظ معدول در طرف موضوع یا محمول و یا هر دو طرف، بر سه قسم است:۱. قضیه موجبه معدولةالموضوع: قضیه ای که موضوع آن را لفظ معدول تشکیل می دهد مثل: "ناتوان، محتاج کمک است"؛۲. قضیه موجبه معدولةالمحمول: قضیه ای که محمول آن را لفظ معدول تشکیل می دهد مثل: "زید نابینا است"؛۳. قضیه موجبه معدولة الطرفین: قضیه ای که موضوع و محمول آن را الفاظ معدول تشکیل می دهند مثل: "نادان ناتوان است".
تفاوت موجبه معدوله با قضیه سالبه
قضیه موجبه معدوله با قضیه سالبه بسیطه از دو جهت فرق دارند:۱. از جهت صیغه: حرف سلب در معدوله جزء محمول است، مثل: "زیدٌ هو غیرُ بصیرٍ؛ زید نابینا است" و "زیدٌ لیس هو غیرُ بصیرٍ؛ زید نابینا نیست"، ولی در سالبه بسیطه، حرف سلب جزء محمول نیست و رافع آن است مانند: "زیدٌ لیس هو بصیر؛ زید بینا نیست".۲. از جهت تلازم و دلالت: سالبه بسیطه اعم از موجبه معدوله است زیرا سلب از موضوع معدوم صحیح است مانند: عنقاء بینا نیست، ولی ایجاب، چه محصَّل و چه معدول، فقط بر موضوع موجود صحیح است و لذا قضیه: "عنقاء نابینا است"، صحیح نیست.
تمیز عدول از سلب
...

پیشنهاد کاربران

بپرس