[ویکی فقه] قضیه سالبه، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای قضیه دالّ بر سلب محمول از موضوع، یا نفی اتصال یا انفصال مقدّم و تالی است.
هر قضیه ای اعم از حملیه و شرطیه، به حسب کیف (ایجاب و سلب) بر دو قسم است: قضیه موجبه و قضیه سالبه.
← قسم اول
سلب به معنای گرفتن چیزی از چیزی است و قضیه را در صورتی سالبه گویند که محمولی را از موضوع گرفته و جدا سازد. به این اعتبار سالبه نامیده می شود که پیوستگی محمول به موضوع را زایل می کند.
اشرفیت قضیه موجبه بر سالبه
علمای منطق از میان این دو، حکم ایجابی و قضیه موجبه را اشرف و اقدم دانسته، و حکم سلبی و قضیه سالبه را اخسّ و پست تر خوانده اند. اما وجه و ملاک اقدمیت و تقدم ایجاب بر سلب چیست؟ "ابن سینا" قضیه موجبه را اقدم و اعرف می داند؛ اقدم بودن قضیه موجبه را از آن رو می داند که بسیط تر است؛ چرا که مرکب از موضوع، محمول و رابطه است؛ اما سالبه محتاج به موضوع، محمول، رابطه و ادات سلب است و آن چه وجودش با اجزای کمتر و بسیط تر تمام می شود، بر آن چه وجودش به این اجزاء و غیر این اجزاء تمام می شود، مقدم است. اما اعرف بودنش را به این سبب می داند که ایجاب و هر معنای وجودی معروف بالذات است و فهم آن نیازمند مقایسه اش با سالبه نیست، در صورتی که سلب و هر معنای عدمی با امر وجودی شناخته می شود و تا زمانی که وجود شناخته نشود، لا وجود شناخته نمی شود و هم چنین تا ملکه شناخته نشود عدم ملکه شناخته نمی شود.
ملاک سلب و ایجاب
...
هر قضیه ای اعم از حملیه و شرطیه، به حسب کیف (ایجاب و سلب) بر دو قسم است: قضیه موجبه و قضیه سالبه.
← قسم اول
سلب به معنای گرفتن چیزی از چیزی است و قضیه را در صورتی سالبه گویند که محمولی را از موضوع گرفته و جدا سازد. به این اعتبار سالبه نامیده می شود که پیوستگی محمول به موضوع را زایل می کند.
اشرفیت قضیه موجبه بر سالبه
علمای منطق از میان این دو، حکم ایجابی و قضیه موجبه را اشرف و اقدم دانسته، و حکم سلبی و قضیه سالبه را اخسّ و پست تر خوانده اند. اما وجه و ملاک اقدمیت و تقدم ایجاب بر سلب چیست؟ "ابن سینا" قضیه موجبه را اقدم و اعرف می داند؛ اقدم بودن قضیه موجبه را از آن رو می داند که بسیط تر است؛ چرا که مرکب از موضوع، محمول و رابطه است؛ اما سالبه محتاج به موضوع، محمول، رابطه و ادات سلب است و آن چه وجودش با اجزای کمتر و بسیط تر تمام می شود، بر آن چه وجودش به این اجزاء و غیر این اجزاء تمام می شود، مقدم است. اما اعرف بودنش را به این سبب می داند که ایجاب و هر معنای وجودی معروف بالذات است و فهم آن نیازمند مقایسه اش با سالبه نیست، در صورتی که سلب و هر معنای عدمی با امر وجودی شناخته می شود و تا زمانی که وجود شناخته نشود، لا وجود شناخته نمی شود و هم چنین تا ملکه شناخته نشود عدم ملکه شناخته نمی شود.
ملاک سلب و ایجاب
...
wikifeqh: قضیه_سالبه