دیکشنری
مترجم
بپرس
قصور کردن
معنی انگلیسی
:
fail
,
omit
,
slack
,
spare
,
neglect
دنبال کنید
واژه نامه بختیاریکا
کوتا زِیدِن
مترادف ها
underdo
(فعل)
نیم پز کردن، از کار کم گذاردن، قصور کردن، نیم پخته کردن
پیشنهاد کاربران
کوتاهی کردن، تخلف کردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها