[ویکی نور] قصص الخاقانی، اثر ولیقلیبیگ شاملو، کتابی است در دو جلد به زبان فارسی، در تاریخ صفویان که به تصحیح و تحقیق سید حسن سادات ناصری رسیده است.
«قصص الخاقانی، متنی است درست و استوار و ادیبانه در تاریخ صفویان شامل مختصر حال و کار این خاندان تا روزگار شاه عباس ثانی (1052-1077ق) بهاختصار و ایجاز غیر مخل و وقایع و سلطنت این پادشاه بهتفصیل فراوان و اطناب غیر مملّ، بهویژه در زمینه فتح قندهار و پایداری بعد از فتح آن در برابر ارتش انبوه شاهجهان، پادشاه مغولی هندوستان (1069-1037ق) که مؤلف باذوق و برافروخته و میهنپرست همه جا آنان را با صفات سیهزاغان پرفریب و امثال آن خوانده؛ چنانکه بهمناسبت رویدادهای عصری کمتر افاغنه را نیز بیصفت ملاعنه آورده است».
کتاب دارای مقدمه مصحح، مقدمه مؤلف، محتوای مطالب در سه باب و خاتمه (شامل سه تذکره) است.
«کتاب قصص الخاقانی، تألیف ولىقلىبیگ شاملو در تاریخ مختصر صفویه است تا پایان شهریارى شاه صفى (1038ق-1052ق) و تاریخ مفصل شاه عباس ثانى (1052-1077ق) از ولادت (شب جمعه هجدهم شهر جمادىالاول 1042ق) تا وفات این پادشاه در دامغان (شب سهشنبه بیستوهشتم ربیعالاول 1077ق)».
«سرآغاز کتاب چنین است: «هُوَ الْفَتّاحُ الْعَلِیمُ و به نستعین، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، رَبَّنَا افْتَحْ بَینَنا وَ بَینَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَیرُ الْفاتِحِینَ و به نستعین. بهترین کلامى که ذوالفقار زبان قلم و شمشیر نفسآتشین دم را به شعله نورافشانش آبگیرى توان نمود، حمد قادرى است که آفتاب شرقىانتساب را سپهسالار نجوم گردانیده، جمیع ذرات کاینات را از ثرى تا ثریا به ترتیب انوار کیمیاآثارش مأمور ساخت و علم سفید صبح تابان را چون لواى پرتو جهانگیرش در عرصهگاه عالم ظهور برافراخت...».
ولیقلیخان شاملو، در مقدمه کتاب درباره محتوای مطالب آن چنین مینگارد: «... براى حقیر فقیر واجب است که به شرح مجمل بنا بر این قول که: «ما لا یدرک کله لا یترک کله» شرذمهاى از وقایع و سوانح ایام سلطنت و دارایى و زمان دولت و فرمانروایى آباء کرام و اجداد عظام این برگزیدهشهریار علىالاطلاق که موقوفعلیه حکایات این تاریخ است، اظهار نماید؛ تا سلسله کلام را ربط پیوسته و خواننده و شنونده را حظى خجسته حاصل آید؛ بیت:
«قصص الخاقانی، متنی است درست و استوار و ادیبانه در تاریخ صفویان شامل مختصر حال و کار این خاندان تا روزگار شاه عباس ثانی (1052-1077ق) بهاختصار و ایجاز غیر مخل و وقایع و سلطنت این پادشاه بهتفصیل فراوان و اطناب غیر مملّ، بهویژه در زمینه فتح قندهار و پایداری بعد از فتح آن در برابر ارتش انبوه شاهجهان، پادشاه مغولی هندوستان (1069-1037ق) که مؤلف باذوق و برافروخته و میهنپرست همه جا آنان را با صفات سیهزاغان پرفریب و امثال آن خوانده؛ چنانکه بهمناسبت رویدادهای عصری کمتر افاغنه را نیز بیصفت ملاعنه آورده است».
کتاب دارای مقدمه مصحح، مقدمه مؤلف، محتوای مطالب در سه باب و خاتمه (شامل سه تذکره) است.
«کتاب قصص الخاقانی، تألیف ولىقلىبیگ شاملو در تاریخ مختصر صفویه است تا پایان شهریارى شاه صفى (1038ق-1052ق) و تاریخ مفصل شاه عباس ثانى (1052-1077ق) از ولادت (شب جمعه هجدهم شهر جمادىالاول 1042ق) تا وفات این پادشاه در دامغان (شب سهشنبه بیستوهشتم ربیعالاول 1077ق)».
«سرآغاز کتاب چنین است: «هُوَ الْفَتّاحُ الْعَلِیمُ و به نستعین، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، رَبَّنَا افْتَحْ بَینَنا وَ بَینَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَیرُ الْفاتِحِینَ و به نستعین. بهترین کلامى که ذوالفقار زبان قلم و شمشیر نفسآتشین دم را به شعله نورافشانش آبگیرى توان نمود، حمد قادرى است که آفتاب شرقىانتساب را سپهسالار نجوم گردانیده، جمیع ذرات کاینات را از ثرى تا ثریا به ترتیب انوار کیمیاآثارش مأمور ساخت و علم سفید صبح تابان را چون لواى پرتو جهانگیرش در عرصهگاه عالم ظهور برافراخت...».
ولیقلیخان شاملو، در مقدمه کتاب درباره محتوای مطالب آن چنین مینگارد: «... براى حقیر فقیر واجب است که به شرح مجمل بنا بر این قول که: «ما لا یدرک کله لا یترک کله» شرذمهاى از وقایع و سوانح ایام سلطنت و دارایى و زمان دولت و فرمانروایى آباء کرام و اجداد عظام این برگزیدهشهریار علىالاطلاق که موقوفعلیه حکایات این تاریخ است، اظهار نماید؛ تا سلسله کلام را ربط پیوسته و خواننده و شنونده را حظى خجسته حاصل آید؛ بیت:
wikinoor: قصص_الخاقانی