قصریک
لغت نامه دهخدا
قصریک. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیه در 3 هزارگزی شمال خاوری هشتیان و در مسیر راه ارابه رو هشتیان به سلماس. موقع جغرافیایی آن دره و سردسیر سالم است. سکنه آن 289 تن است. آب آن از دره صوریان آباد و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد، و میتوان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قصریک. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان چهریق بخش سلماس شهرستان خوی واقع در 18500 گزی جنوب باختری سلماس و 2500 گزی جنوب راه ارابه رو چهریق به سلماس. موقع جغرافیایی آن دره معتدل است. سکنه آن 70 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قصریک. [ق َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رشت بخش سلوانا از شهرستان ارومیه در 4500 گزی شمال خاوری سلوانا و 5 هزارگزی باختر راه ارابه رو سلوانا به ارومیه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر سالم است. سکنه آن 110 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قصریک. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شیپران بخش سلماس شهرستان خوی در 53000 گزی جنوب باختری سلماس و 1500 گزی مرز ایران و ترکیه. این ده در دره قرار گرفته و هوای آن سردسیری و سالم است. سکنه آن 56 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قصریک. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شینتال بخش سلماس شهرستان خوی واقع در 39000 هزارگزی جنوب باختری سلماس و 3500 گزی مرز ایران و ترکیه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی سردسیر سالم است. سکنه آن 56 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید