قصاع

لغت نامه دهخدا

قصاع. [ ق َص ْ صا ] ( ع ص ) کاسه گر. ( مهذب الاسماء ). آنکه کاسه سازد. ( اقرب الموارد ).

قصاع. [ ق ِ ] ( ع اِ ) ج ِقصعة. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). رجوع به قصعة شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع قصعه کاسه ها .
جمع قصعه

فرهنگ عمید

= قصعه

پیشنهاد کاربران

بپرس