[ویکی نور] ابوالحسین، مسلم بن حجاج بن مسلم القشیری النیشابوری، در سال 202 یا 204ق در نیشابور دیده به جهان گشود.
مسلم از ابتدای جوانی، تحصیلات خود را در رشته دانش حدیث در شهر نیشابور آغاز نمود و بعدها جهت تکمیل معلومات خود به بلاد و شهرهای اسلامی، از جمله خراسان، حجاز، عراق، شام و مصر سفر کرد و از محدّثان و مشایخ وقت، همچون اسحاق بن راهویه و یحیی بن یحیی در خراسان، محمد بن مهران و اباغسان در ری، احمد حنبل و عبدالله بن مسلمه در عراق، سعید بن منصور و ابامصعب در حجاز و عمرو بن سواد در مصر، حدیث را فراگرفت و به شهرش برگشت.
بیشترین شهرت مسلم به سبب آگاهی و تسلط وی در علم حدیث و تصنیف کتاب «الصحیح» است. وی بیشترین بهره را در علم حدیث از محضر بخاری برد و در کتاب «الصحیح» که دومین کتاب حدیث صحیح از صحاح ششگانه اهل سنت به شمار می رود، تاثیر زیادی از بخاری پذیرفته است. ابوعلی نیشابوری در این زمینه می گوید: مسلم در تألیف کتاب خود، بیشترین بهره را از بخاری و صحیح او برده است و دارقطنی در این باره گوید: اگر بخاری نبود، مسلم نه در سلک محدثان وارد می شد و نه از آن خارج می گردید.
آشنایی مسلم با بخاری از زمانی آغاز شد که بخاری به نیشابور آمد و مسلم از این فرصت استفاده کرده، ملازم و مصاحب او گردید. حتی زمانی که میان محمد بن یحیی ذهلی و بخاری بر سر موضوع مخلوق بودن الفاظ قرآن، اختلاف به وجود آمد و محمد بن یحیی ذهلی مردم را از دیدار بخاری به علت باور او به مخلوق بودن قرآن منع نمود و از آنان خواست تا کسی از بخاری حدیث ننماید، مسلم به این منع و تحریم وی اعتنایی ننمود و به دیدار بخاری می شتافت. چون این خبر به محمد بن یحیی رسید، در هنگام درس که مسلم در آن حضور داشت، خطاب بدو گفت: هر کس قائل به مخلوق بودن الفاظ قرآن است، جایز نیست که در مجلس ما حضور داشته باشد. مسلم عبایش را بر سر خود کشیده و در مقابل دیدگان عموم از مجلس بیرون رفت و تمام نوشته ها و یادداشت های خود را که از محمد بن یحیی جمع آوری کرده بود، توسط فردی به خانه محمد بن یحیی فرستاد و از این جا بود که رابطه مسلم و استادش- محمد بن یحیی ذهلی- به خاطر حمایت از عقیده بخاری از هم گسسته گردید. با این که رابطه مسلم و محمد بن یحیی ذهلی رو به تیرگی و سردی نهاد، ولی او نتوانست از آوردن روایات ذهلی در صحیح خویش خودداری ورزد. اما با وجود این، به اسم وی تصریح ننمود و تنها از او با عنوان محمد یاد کرده است. او در کتاب صوم، طب، جنائز، عتق و.... در حدود سی حدیث از محمد روایت نموده است.
گروه بسیاری نیز از مسلم روایت کرده اند که معروف ترین آن ها عبارتند از:
تِرْمِذی، ابوحاتم رازی، احمد بن سلمه، موسی بن هارون، یحیی بن صاعد، محمد بن مخلد، ابوعوانه، یعقوب بن اسحاق اسفراینی، محمد بن عبدالوهاب فرّاء، علی بن الحسین، حسین بن محمد بن زیاد قبانی، ابراهیم بن محمد بن سفیان و...
مسلم از ابتدای جوانی، تحصیلات خود را در رشته دانش حدیث در شهر نیشابور آغاز نمود و بعدها جهت تکمیل معلومات خود به بلاد و شهرهای اسلامی، از جمله خراسان، حجاز، عراق، شام و مصر سفر کرد و از محدّثان و مشایخ وقت، همچون اسحاق بن راهویه و یحیی بن یحیی در خراسان، محمد بن مهران و اباغسان در ری، احمد حنبل و عبدالله بن مسلمه در عراق، سعید بن منصور و ابامصعب در حجاز و عمرو بن سواد در مصر، حدیث را فراگرفت و به شهرش برگشت.
بیشترین شهرت مسلم به سبب آگاهی و تسلط وی در علم حدیث و تصنیف کتاب «الصحیح» است. وی بیشترین بهره را در علم حدیث از محضر بخاری برد و در کتاب «الصحیح» که دومین کتاب حدیث صحیح از صحاح ششگانه اهل سنت به شمار می رود، تاثیر زیادی از بخاری پذیرفته است. ابوعلی نیشابوری در این زمینه می گوید: مسلم در تألیف کتاب خود، بیشترین بهره را از بخاری و صحیح او برده است و دارقطنی در این باره گوید: اگر بخاری نبود، مسلم نه در سلک محدثان وارد می شد و نه از آن خارج می گردید.
آشنایی مسلم با بخاری از زمانی آغاز شد که بخاری به نیشابور آمد و مسلم از این فرصت استفاده کرده، ملازم و مصاحب او گردید. حتی زمانی که میان محمد بن یحیی ذهلی و بخاری بر سر موضوع مخلوق بودن الفاظ قرآن، اختلاف به وجود آمد و محمد بن یحیی ذهلی مردم را از دیدار بخاری به علت باور او به مخلوق بودن قرآن منع نمود و از آنان خواست تا کسی از بخاری حدیث ننماید، مسلم به این منع و تحریم وی اعتنایی ننمود و به دیدار بخاری می شتافت. چون این خبر به محمد بن یحیی رسید، در هنگام درس که مسلم در آن حضور داشت، خطاب بدو گفت: هر کس قائل به مخلوق بودن الفاظ قرآن است، جایز نیست که در مجلس ما حضور داشته باشد. مسلم عبایش را بر سر خود کشیده و در مقابل دیدگان عموم از مجلس بیرون رفت و تمام نوشته ها و یادداشت های خود را که از محمد بن یحیی جمع آوری کرده بود، توسط فردی به خانه محمد بن یحیی فرستاد و از این جا بود که رابطه مسلم و استادش- محمد بن یحیی ذهلی- به خاطر حمایت از عقیده بخاری از هم گسسته گردید. با این که رابطه مسلم و محمد بن یحیی ذهلی رو به تیرگی و سردی نهاد، ولی او نتوانست از آوردن روایات ذهلی در صحیح خویش خودداری ورزد. اما با وجود این، به اسم وی تصریح ننمود و تنها از او با عنوان محمد یاد کرده است. او در کتاب صوم، طب، جنائز، عتق و.... در حدود سی حدیث از محمد روایت نموده است.
گروه بسیاری نیز از مسلم روایت کرده اند که معروف ترین آن ها عبارتند از:
تِرْمِذی، ابوحاتم رازی، احمد بن سلمه، موسی بن هارون، یحیی بن صاعد، محمد بن مخلد، ابوعوانه، یعقوب بن اسحاق اسفراینی، محمد بن عبدالوهاب فرّاء، علی بن الحسین، حسین بن محمد بن زیاد قبانی، ابراهیم بن محمد بن سفیان و...
wikinoor: قشیری_نیشابوری،_مسلم_بن_حجاج