دیکشنری
مترجم
بپرس
قشو کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
قشو کردن. [ ق َ ش َ / شُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خاراندن پشت ستور با قشو. رجوع به قشو شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) خاراندن پوست چارپایان به وسیله قشو .
مترادف ها
currycomb
(فعل)
قشو کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها