قشقایی

/qaSqAyi/

معنی انگلیسی:
name of a tribe in fars

فرهنگ فارسی

( میرزا ) جهانگیر ( خان ) دانشمند ایرانی ( ف. اصفهان . ۱۳۲۸ ه ق . ) از خوانین قشقایی و از اهالی دره شولی یا کشکولی . وی ساکن دهاقان بختیاری و جامع معقول و منقول بود و بسیاری از بزرگان قرن اخیر از محضر او استفاده کرده اند . از شاگردان او آیه الله بروجردی سید- حسن مدرس فاضل تونی وجید دستگردی هستند .وی در مدرسه صدر اصفهان تدریس میکرد .

دانشنامه آزاد فارسی

تصویری از مراسم عروسی تصویری از مراسم عروسی تصویری از مراسم عروسی ایل ترک ایران. از ایلات بزرگ چادرنشین فارس، مرکب از طوایف دره شوری، شش بلوکی، عمله، فارسیمدان، کشکولی بزرگ و کشکولی کوچک، مشتمل بر ۱۷,۴۴۴ خانوار چادرنشین و هزاران خانوار یک جانشین شهری و روستایی. جمعیت قشقاییان در اوایل دورۀ قاجاریه بالغ بر ۶۰هزار خانوار بود، اما با توسعۀ یک جانشینی در دو قرن اخیر، تعداد آن ها کاهش یافته است. بخش اعظم ایل قشقایی را طوایف ترک زبان تشکیل می دهند، اما چند طایفۀ کرد و لر و عرب، نظیر طوایف چگینی، طیبی، لک، فیلوند، عالیوند، شیبانی و عرب گاومیشی از این ایل اند که گویا در قرون اخیر به قشقایی ها پیوسته اند. سردسیر ایل قشقایی، در بخشی از شمال فارس، از نیریز تا سمیرم اصفهان، مناطق معروفی همچون دزکرد، کامفیروز، پادنا، کاکان، سرحد چهاردانگه، سرحد شش ناحیه، بیضا، رامجرد و دشت ارژن، است و گرمسیر آنان در نیمۀ جنوبی فارس و مناطقی همچون فیروزآباد، فراشبند، قیر و کارزین، بلوک دشتی، بلوک اربعه، خنج، خشت و دشتستان بوشهر است. قشقایی ها در مجموع پنج ماه از سال را در گرمسیر و پنج ماه را در سردسیر و دو ماه را در مسیرهای کوچ سالیانه یا ایل راه ها می گذرانند. نظام اجتماعی قشقایی ها مبتنی بر شش مرتبه به نام های خانواده، بیله، بنکو، تیره، طایفه و ایل است. در این سازمان اجتماعی، ایلخان، مقام اول را دارا بود و پس از آن کلانتران طوایف و بعد از آنان کدخدایان تیره ها و سپس ریش سفیدان بنکوها قرار داشتند. قشقایی ها از قدیم ترین ترکان چادرنشین فارس به شمار می آیند. طبق اخبار موجود، دسته ای از ترکان خلج در زمانی نامعلوم از روم به ایران آمدند و در فارس مستقر شدند. بعضی از آنان به یک جانشینی روی آوردند و بعضی به چادرنشینی مشغول شدند. سرزمین فارس از قرن ۶ق، محل سکونت گروه هایی از ترکان سلغری، از قبایل بیست ودوگانۀ غز، بود. اتابکان سلغری فارس (۵۴۳ـ۶۸۶ق) از این مردم برخاستند. ایل قشقایی از اتحاد طوایف ترک زبان با یکدیگر و اتحاد تدریجی آنان با طوایف کرد و لر و عرب فارس و بختیاری و کهگیلویه شکل گرفته است. نام قشقایی ها در میانۀ قرن نهم و ضمن رقابت ها و مبارزات شاهزادگان تیموری، پس از مرگ شاهرخ، به میان آمده است. در اسناد و کتاب های دورۀ صفوی به جز تذکرۀ نصرآبادی به قشقایی ها اشاره ای نشده، اما حضور فارسیمدان ها در شورش یعقوب خان ذوالقدر (۹۹۹ق) حاکی از موقعیت آنان در عصر صفویه است. به نظر می رسد که جریان تشکیل یا تکمیل ایل قشقایی در نیمۀ دوم حیات سلسلۀ صفویه به پایان رسیده است. ریاست ایل قشقایی از دورۀ صفویه با خاندانی از طایفۀ شاهلو بود. جد آنان، امیر قاضی شاهلو نام داشت. اعقاب او تا زمان زندیه شهرتی نداشتند. اسماعیل خان فرزند جانی آقا قشقایی، در سال های حکومت کریم خان زند از نزدیکان و محارم او بود و به نوشتۀ میرزا محمد کلانتر فارس، خود را وکیل السلطنۀ کریم خان می دانست. جانشینان کریم خان چشمان او را کور کردند و دستان پسرش (به روایت دیگر برادرش) حسن خان را بریدند. سلسلۀ حکام قشقایی، از سال های سلطنت فتحعلی شاه قاجار به عناوین ایل بیگی و ایلخانی دست یافتند. جانی خان قشقایی ( ـ ۱۲۳۹ ق) فرزند اسماعیل و پسرش محمدعلی (۱۲۰۸ـ ۱۲۶۸ق) نخستین خوانین قشقایی اند که از این عناوین برخوردار شدند. محمدقلی خان ایلخانی (۱۲۲۴ـ۱۲۸۴ق) بعد از فوت برادرش، ایلخان قشقایی شد و فرزندش سلطان محمدخان با همان عنوان، چندسالی حاکم ایل قشقایی بود. مرتضی قلی خان ایل بیگی، فرزند جانی خان در سال های آخر سلطنت فتحعلی شاه حدود ۲هزار خانوار از چادرنشینان مالدار قشقایی را از همۀ طوایف و تیره ها، برای خدمت به خود جدا کرد و ۲هزار سوار از آنان ترتیب داد که همواره در خدمت او بودند. طایفۀ معروف عملۀ قشقایی از این مردم تشکیل شده است. قشقاییان در دورۀ قاجار چند دستۀ بزرگ نظامی در اختیار دولت ایران قرار می دادند و خان زادگان قشقایی فرماندهان آنان بودند. جنگ های ایل قشقایی با ایلات بزرگ همسایه نظیر بختیاری ها و بویراحمدی ها و ممسنی ها، یکی از فصول تاریخ فارس در عصر قاجاریه را رقم زده است. ایلخانان و کلانتران قشقایی از ملاکان و حشم داران بزرگ فارس بودند و از این طریق ثروت هنگفتی به دست می آوردند. بزرگ ترین ایلخان قشقایی، اسماعیل خان، ملقب به صولت الدوله پسر داراب خان است. او از دورۀ مظفرالدین شاه تا سال های اول سلطنت پهلوی صاحب این مقام بود. رقابت و مبارزات او با خانوادۀ قوام الملک و حامیان آن، به ویژه در سال های انقلاب مشروطیت و پس از آن، یکی از عوامل اصلی حوادث فارس در آن سال ها بوده است. صولت الدوله در عین حال رقیب خوانین بختیاری نیز به شمار می آمد. مخالفت های او با پلیس جنوب و نبردهایش با نظامیان انگلیسی و متحدان محلی آن در ۱۳۳۶ـ ۱۳۳۸ ق، برای صولت الدوله و پسرانش شهرتی ملی پدید آورد. او در اوایل سلطنت پهلوی، به نمایندگی مجلس رسید، اما در ۱۳۰۸ش به زندان افتاد. صولت الدوله در نتیجۀ شورش های عشایری فارس آزاد شد و برای آرام کردن عشایر که از تعدیات نظامیان به تنگ آمده بودند، به آن جا رفت و پس از آن دوباره به نمایندگی مجلس رسید. در ۱۳۱۱ش پس از فوت میرزا حسن خان مستوفی الممالک، که از حامیان او بود، به همراه فرزندش محمدناصرخان، که همانند او نمایندۀ مجلس بود، به زندان افتاد و در اواخر همان سال در زندان به طرز مشکوکی درگذشت. در فاصلۀ مرگ او تا استعفای رضاشاه، ارتش حاکم ایل قشقایی بود. تعدیات زنندۀ افسران ارتش و سخت گیری های کمرشکن و آزاردهندۀ نظامیان در اجرای سیاست اسکان اجباری چادرنشینان و سرکوبی هرگونه مقاومتی، صدمات فراوانی بر تودۀ عشایری وارد آورد. تغییر اوضاع ایران سبب بازگشت خانوادۀ صولت الدوله به میان ایل قشقایی شد. اینان تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش در بعضی حوادث مهم فارس دست داشتند و پس از آن ناگزیر به خارج از ایران رفتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره به میهن بازگشتند. آنان از هنگام ورود به ایران کوشش هایی برای کسب دوبارۀ ریاست ایل قشقایی به عمل آوردند، اما نتایج این کوشش ها بسیار اندک بود و سرانجام کاملاً نظام ایلخانیگری برافتاد.

پیشنهاد کاربران

به سنتروک
چطور نام ترکستان جعلی هست که همه اثار ادبی ایران به ترکستان اشاره میکند. نکته تاریخی: قبل از اینکه اینهمه کشور ترک داشته باشیم اسیای میانه به دو بخش ترکستان شرقی و غربی تقشیم میشد. ترکستان شرقی اویغور ها هستند بعد از جنگ جهانی اول به علت دشمنی عجیب و غریب استالین به شدت بر استفاده از واژه اسیای میانه روی اوردند و کشورهای جدید نامهای مجزا گرفتند ولی ترکها بیشتر از کلمه توران استفاده میکنند. لازم به ذکر عست که نام توران و ایران بشدت در میان ترکها رایج هست و نام دختران می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

قاش بمعنی ابرو یا جلو و قایی یکی ازطوایف بیست و چهارگانه تورک می باشد نام صحیح قاشقایی می باشد و بدین صورت در بین قشقایی ها و سایر تورکها تلفظ می گردد معنی قایی ها پیشرو هست
قشقایی یعنی پیشرو ، به اسب پیشونی سفید هم میگن ، ناصر خان قشقایی ایلخان قشقایی در مصاحبه تاریخ شفاهی وبا حبیب الله لاجوردی کاملا توضیح میده ، در تاریخ ترک ها 24قبیله میشدن ، سه تاش یکی میشه سول قایی ،
...
[مشاهده متن کامل]
یعنی چپ گرد یکی میشد ساق قایی ، یعنی راست گرد ، وقش قایی یعنی پیش رو سول قایی ها بعدها حکومت سلجوقیان رو درست میکنن ، ساق قایی بعدها سکایی رو درست میکنن و قشقایی ها هم عشایر بودن که درفتح هند به کمک نادر بوودن در صفویه به کمک شاه عباس خلج فارس رو از پرتغالی ها میگیرن بعدها صولت دوله هم تو جنگ جهانی اول با اینگلیس رو شکست میده وهمیشه به خاطر خصومت حکومت ها مخصوصا پهلوی ها حتی یه روستا به اسم قوم قشقایی نمیکنهچون قشقایی ها جنگ برا خودمختار بودن میکردن از اونجایی که کاملا قدرت به هم ریختن نظم کشور رو داشتن کم کم کاری کردن که قشقایی ها نابود بشن تا اینکه کشور افتاد به دست اخوند اخوند هم سیاست پهلوی رو ادامه داد ن والان به برکت تکنولوژی قوم ها نه فقط قشقایی داره کم کم به اتحاد لازم و شناختن اصالت خودشون میرسن

قشقایی ها آذری نیستند، در مستند اقوام ایران هم گفته شده که قشقایی ها ازبک هستند.
و همچنین طایفه مشترکقشقایی و آذری مغانلو که بدون شک برگرفته از دشت مغان اردبیله
پسوند فامیلی هم همینطور
فارسی:قاسمی
قرقیزی، ازبکی، ترکمنی، قزاقی:قاسم اف، قاسملی
ترکی آذری و قشقایی:قاسملو
قشقه دریا منطقه ای پارسی زبان در خراسان بزرگ هست و ترکستان نامی جعلی است نام آن منطقه فرارود و خراسان بوده است
قشقایی�ها از کجا آمده �اند؟
کشور ایران به علت موقعیت جغرافیایی خاص خود، همیشه پل ارتباطی بین شرق و غرب بوده و نقش مهمی را در تاریخ خاورمیانه و سرزمینهای دیگر داشته است؛ به گونه �ای که با پذیرش یا عدم پذیرش اقوام گوناگون در این منطقه و تاثیرگزاری در روابط اجتماعی آنان، باعث تغییر و دگرگونی� های اساسی در تاریخ و جغرافیای ایران بزرگ و آسیا شده است. حدود ایران بزرگ در قدیم از شرق به رود سند در هندوستان از غرب به بین� اللنهرین از شمال به آمودریا ( جیحون ) ، ترکمنستان، دریای خزر و ماورای قفقاز و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان منتهی می شده و مساحت آن قریب به 000/600/2 کیلومتر مربع بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

به این سرزمین پهناور، اقوام مختلفی وارد شده و گروهی از آن گذر کرده� اند. گروهی از اقوامی که وارد شده و مانده� اند قوم قشقایی بوده �اند که طی دوره� های گوناگون تاریخی از سرزمینهای حاشیه�ای ترکستان وابسته به ایران بزرگ به فلات ایران کوچ کرده، قرنها پیش در جنوب ایران ساکن شده� اند.
اگر همه مفروضات جغرافیایی، تاریخی، زبانی و لغوی را که حاصل تلاش محققین است مطالعه کنیم، به این نتیجه می�رسیم که سرزمینی به نام قشقا و طایفه �ای به اسم قشقه و رودخانه� ای به نام قاشقا ( کاشکا ) و زبانی ترکی با گویش قشقه �ای در ترکستان قدیم و ازبکستان کنونی وجود دارد. واقیعت این است که قشقایی�ها در دوره �های مختلف به ایران وارد شده و ساکن شده اند و همیشه در قدرت سیاسی تعیین کننده و پذیرای سایر اقوام و حل کننده آنها در خود بوده است.
زبان قوم قشقایی ترکی بوده و از گذشته �های دور، قدرت اول در استان فارس و جنوب ایران بوده �اند. انگلیسی� ها و پرتقالی� ها از نام قشقایی وحشت داشته �اند. در کتاب � فارسنامه ناصری� تالیف میرزا حسن فسایی چنین آمده است: � واژه ترکی قاچ قایی به معنی گریخته بوده است. چون ایل خلج از اراضی ممالک به خاک عراق عجم آمدند، گروهی از آنها فرار کرده در ممالک فارس توقف کرده� اند که مردمان خلج این گروه را قاچ قایی گفته� اند که بعد از تغییرات لفظی قشقایی شد. در � دایرۀ المعارف اسلامی� به قلم واسیلی ولادیمروویچ چنین آمده است: �مکان اصلی قشقایی�ها نامعلوم است. در زبان ترکی غربی، قاشقا به معنی خال سفید در پیشانی حیوانی مانند اسب، گوسفند، و گاو و امثال آن است. همچنین این لغت به معنی پهلوان پردل و جرئت و نترس نیز می� باشد. �
در � تاریخ مسعودی� به قلم ظل السطان چنین آمده است: �. . . اتابک فارس، سعد زنگی با هزار سوار به دیدن خلیفه بغداد می�رفت. در عرض راه به قشون سلطان محمد برخورد، جنگ عظیم نمود. سلطان از شجاعت او خوشش آمد. تعدادی جنگجوی کاشغری همراه او به فارس فرستاد که بعدها با تغییر کاف و قاف قشقری گفتند که از کثرت استعمال قشقایی شدند. . . �
در � حقایق الاخبار� ناصری به قلم خورموجی چنین آمده است: � قشقایی از ترکمنان دشت قبچاق بوده و با اتابکان سلغری به این مرز و بوم به اتفاق آمده �اند. . . � در � حبیب السیر� آمده که سرزمینی به نام قشقا در ترکستان وجود داشته است که محل آن نزدیک سمرقند و بخارا، جایی در اطراف شهر کیتاب که امروزه دوشنبه نامیده می�شود، قرار داشته که مردمان آن ترک بوده� اند.
نظرات متفاوت و متعددی در مورد ایل قشقایی وجود دارد که محققان غیر قشقایی بر این عقیده و نظر هستند که با زبان و خط و مفاهیم کلمات و نوشته� هایی بر روی سنگهایی که در دشت اورخون کشف شده آشنایی نداشته� اند. اما آنچه که در مورد قشقایی با قاشقایی حقیقت دارد، این است که همان گونه که در کتب معتبری چون � دیوان الغات ترک� محمود کاشغری و کتیبه� های دشت اورخون آمده، قایی نام یکی از قبایل بیست و چهارگانه ترکان اوغوز می� باشد که به خاطر جنگاوری و سلحشوری، حفظ حراست امپراطوری بزرگ �گوی ترک� را بر عهده داشته� اند و احتمالاً به دلیل � قه یه� ( سنگر، قله و قلعه ) �نشینی به این نام مشهور شده �اند. همان گونه که بهترین پرورش دهندگان اسب را �به یآت� ( بیات ) یا � بای آت� ( بایات ) نامیده �اند یا معروفترین پرورش دهندگان گوسفند یا گله � سوری� به �بای سوری� خوانده �اند.
قایی یکی از نوادگان اخوغوز یا اغوزخان از نوادگان حضرت نوح است که به مراتب قوی�تر، باهوش�تر و جسورتر از دیگر برادران و دیگر اقوام خود بوده به همین خاطر به شغل سپاهی� گری مشغول و برای خود قشون و سربازانی گردآوری کرده و به لشکرکشی و کشورگشایی می�پرداخته� است و همچون سپاهیان قدیم، نیروهای خود را به جناح راست ( ساق قایی ) ، جناح چپ ( سول قایی ) و جناح پیش قراول ( قاشقایی ) تقسیم کرده بود که در اینجا قاش، به معنی � نگین� و یا �پیشانی� است.
در کتاب � ناسخ التواریخ� آمده است: � شریف�ترین قبایل ترکان � قبیله قایی� است و بیشتر یابغوها و فرمانروایان ترک از این قبیله برخاسته اند. �
نویسنده � قابوسنامه� نیز قبیله قایی را در چنگاوری سرآمد قبایل ترک نام برده است. بر اساس مستندات تاریخی، ساق قایی یا جناح راست با تغییر ق به ک، ساک کایی و بعدها سکایی نامیده شد و در شرق ایران زمین مستقر شده �اندکه محل سکونتشان، سکستان یا سگستان، ساکنین آن سکازی یا سگزی نامیده می�شود. همان گونه که اسفندیار در نبرد با رستم چنین طعنه می�زند:
فراموش کردی تو سگزی مگر کمان و بر مرد پرخاشخر
و بعد از ورود اعراب به ایران، با تبدیل حرف گ به ج، سجستان و بعدها سیستان خوانده شد. سول قایی�ها به مرور سول غوری ( سلغری ) ، سول جوقی ( سلجوقی ) نامیده شدند که قبل از خوارزمشاهیان مدتی در ایران تشکیل حکومت داده� اند و پس از مهاجرت به آناتولی، امپراطوری عثمانی را به وجود آوردند.
اما قسمت مرکزی قایی و فرماندهان آن یعنی قاشقایی در نقاط مختلف آسیا و اروپا پراکنده شدند و گاهی به قره قایی لی ( قره قویونلو ) آق قایی لی ( آق قویونلوها ) ده ده قایی�لی، علی قایی�لی، شایی�لی و شایی و لفظ قاشقایی به صورت کاشکایی، کشانی، کاشانی، کشکایی�لی ( کشکولی امروز ) در نقاط و ادوار مختلف ظاهر شده �اند.
سعید نفیسی در کتاب � تاریخ معاصر ایران� می�نویسد: � گروهی از قزلباش� ها در زمان شاه اسماعیل صفوی، برای حفظ و حراست مرزهای جنوب به فارس آمدند و با متحد کردن ایلات فارس، ایل قشقایی را به وجود آوردند. �
پیر ابرلینک فرانسوی در کتاب � کوچ� نشینان قشقایی فارس� این نکته را تایید و می� نویسد: در زمان شاه اسماعیل صفوی گروهی به فرماندهی فردی به نام امیر قاضی شاهیلو ( شایلی ) قشقایی برای گسترش مذهب تشیع به جنوب ایران و فارس آمدند و با متحد کردن دیگر قبایل چادرنشین فارس، ایل قشقایی را به وجود آوردند. لازم به ذکر است عنوان کنیم که قبایل ترک در گذشته� های دور بیست و چهار گروه بوده که به ترکان اوغوز معروفند که همان گونه که اشاره کردیم از میان آنان قایی سرآمد بوده� است که فردی به نام گوی ترک آنان را گردآورده و بر آنان حکومت می� کرده است. مرکز حکومت او شهری به نام � اوتوکن� یا ( اوت کندی ) بوده که در دامنه� های آلتایی ( آل تووا ) ی مغولستان فعلی قرار داشته است. این شهر از اولین نقاطی بوده که مورد حمله خونخواران مغول بوده است.

نام ایلی بزرگ و ترک زبان در بخش های جنوب و مرکز تا جنوب غرب و غرب ایران
راز دلین د گرم نه دور
نام چادر ایل ترک قشقایی
یورت بود که امروزه در بین جوانان قشقایی رواج پیدا کرده
********
و سیاه چادر که مخصوص اقوام آریایی است را کنار گذاشتند
کلمه قشقایی از دو جزء " قاش Qash و قایی "تشکیل یافته است . جزء نخست همان شهر قش یا کش یا همان شهر سبز کنونی دریالت قشقادریا در نزدیکی رودخانه قشقادریا . ییلاق های کهکیلویه و بویر احمد ، اصفهان ، فارس و
...
[مشاهده متن کامل]
خوزستان کوچانده شدند . زبان امروزی قشقایی ، در واقع ادامه گویشِ آهنگین از زبان توانمند و فراگیر ترکی آذری ایرانی به حساب می آید

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس