قشا

لغت نامه دهخدا

قشا. [ ق َ ] ( ع اِ ) آب دهن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به قُشاء شود. || پوست درخت. ( بحر الجواهر ). قِشاء. ( بحر الجواهر ). رجوع به قِشاء شود.

فرهنگ فارسی

آب دهن یا پوست درخت

پیشنهاد کاربران

بپرس