قسنطینی

لغت نامه دهخدا

قسنطینی. [ ق ُ س َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قسنطینیه. ( معجم البلدان ). رجوع به قسنطینیه و قسطنطینیه شود.

قسنطینی. [ ق ُ س َ ] ( اِخ ) عبدالرحمان بن احمد. رجوع به عبدالرحمان بن احمد شود.

قسنطینی. [ ق ُ س َ ] ( اِخ ) علی بن ابوالقاسم محمدحسن تمیمی مغربی. از متکلمان اشعری است که به دمشق وارد شد و صحیح بخاری رادر آنجا از فقیه نصربن ابراهیم مقدس شنید و به عراق رفت و بر عبداﷲ محمدبن عتیق خواند و امامان را زیارت کرد و سپس به دمشق برگشت و مورد احترام ابوداود مضرج رئیس دمشق قرار گرفت. از تألیفات اوست : 1- تنزیه الاله. 2- کشف فضایح المشیهة الحشویه. وی به دمشق در18 رمضان 519 هَ. ق. وفات یافت. ( معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس