قزه
لغت نامه دهخدا
قزة. [ ق ِزْ / ق ُزْ / ق َزْ زَ ] ( ع ص ) مؤنث قز. زن نیک پاک از آلایش. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
قزه. [ ق َ زَ / زِ ] ( اِ ) جامه تنگ خطداری که فقراء میپوشند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
توی زبان کرمانجی به معنی دختر
بخشی از گشتی
قزه: بخشی از کشتی، قسمت بالای دکل. ؟؟؟