قریه
/qariye/
مترادف قریه: آبادی، ده، دهات، دهکده، دیه، رستاق، روستا، قصبه
برابر پارسی: روستا، دهکده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
قریه. [ق َرْ ی َ ] ( اِخ ) یمامه را گویند. ( معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - ده روستا : و از آنجا روان شده بقرب قریه آدینه مسجد نزول فرمود ۲ - شهری کوچک جمع : قری .
یکی از مشهورترین روستاهای یمامه است که در جنگ مسیلمه و خالد بن ولید در صلح خالد بن ولید در نیامد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی قَرْیَةٍ: آبادی
معنی قُرَی: آبادیها ( جمع قریة)
معنی قَرْیَتِکَ: آبادی تو - قریه ی تو
معنی نَّصَارَیٰ: مسیحیان(از حضرت رضا (علیهالسلام) پرسیده شد : چرا نصاری را نصاری نامیدند ؟ فرمود : چون ایشان از اهل قریهای بودند ، بنام ناصره ، که یکی از قراء شام است ، که مریم و عیسی بعد از مراجعت از مصر ، در آن قریه منزل کردند )
معنی نَصْرَانِیّاً: مسیحیت (از حضرت رضا (علیهالسلام) پرسیده شد : چرا نصاری را نصاری نامیدند ؟ فرمود : چون ایشان از اهل قریهای بودند ، بنام ناصره ، که یکی از قراء شام است ، که مریم و عیسی بعد از مراجعت از مصر ، در آن قریه منزل کردند )
معنی لَوْلَا: اگر نبود - چرا نشد (در عباراتی نظیر "وَلَوْلَا دَفْعُ ﭐللَّهِ ﭐلنَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ " معنی اگر نبود می دهد وقتی در ترکیب با فعل بیاید معنی چرا نشد یا چرا می دهد مثل "وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَاءَ ﭐللَّهُ ":چرا وقتی به باغ خ...
ریشه کلمه:
قری (۵۷ بار)
راغب گوید: قریه نام موضعی است که مردم در آن جمع شوند، به مردم نیز قریه گویند و در هر دو معنی استعمال میشود، در باره . بسیاری از مفسران گفتهاند مراد «اَهْلَ الْقَرْیَةَ» است و بعضی گفتهاند مراد از قریه خود قوم اند آنگاه چند آیه نقل کرده که ظاهرا مراد از قریه و قری مردمان اند و از علی بن حسین «علیهالسلام»نقل کرده که فرموده از «اَلْقُری» رجال قصد شده است المنار قول راغب را نقل کرده و رد نمیکند. ولی مثال راغب «وَ اسْئَلِ الْقَرْیَةَ» درست نیست زیرا مراد از آن مسلما شهر است زیر آیه این طور است «وَاسْئَلِ الْقَرْیَةَالَّتی کُنَّا فیها». ولی ظاهرا این قول مقبول طبرسی نیست زیرا در بیشتر جاها که مراجعه شد کلمه «اَهْل» مقدر میکند. همچنین زمخشری، در مجمع فرماید: قریه زمینی است دارای خانههای بسیار، اصل آن از قری به معنی جمع است «قَرَیْتُ الْماءَ فِی الْحَوْضِ» آب را در حوض جمع کردم و نیز گفته: قریه، بلده، مدینه نظیر هم اند در اینجا چند مطلب را بررسی میکنیم: 1- در بسیاری از آیات نسبت افعال به قریه داده شده مثل . . . در اینگونه آیات اگر قول راغب را پذیرفتیم هیچ و گرنه باید لفظ «اهل» مقدر شود ولی در آیاتی نظیر . و غیره مسلما شهر وآبادی مراد است. 2- قریه از قری به معنی جمع کردن است پس قریه موضعی است که خانههارا جمع کرده یا مردم را اعم از آنکه ده باشد یا شهر. و نمیشود گفت: معنای قریه فقط ده است . در قاموس آمده:«اَلْقَرْیَةُ: اَلْمِصْرُ الْجامِعُ» در اقرب الموارد گوید «اَلْقَرْیَةُ: اَلْمِصْرُالْجْامِعُ... وَ تَفَعُ عَلَی الْمَدینَةِ وَ غَیْرِها» حتی بلانه مورچگان قریة النمل گویند علی هذا باید با قرینه فهمید که آیا مراد شهر است یا ده. در المنار ذیل آیه 58 بقره گوید مراد از قریه شهر است... مادهاش دلالت بر اجتماع دارد، بر امت نیز اطلاق شده.سپس به طور غلبه در بلاد صغیره بکار رفته ولی در این آیه بلاد صغیره درست نیست زیرا عیش رغد در بلاد بزرگ میسر است. 3- لفظ قریه و جمع آن قری در قرآن اغلب درموارد ذم بکار رفته در آبادیهایی که اهل ایمان نبوده و در جهالت زندگی میکردهاند مثل . . و غیره از این میشود بدست آورد که مراد از قریه فقط محل اجتماع مردم یا خانههاست و غیر از اجتماع معنای دیگری در نظر نیست ایضاً و در شهرهایی که به صورت اجتماع و تعاون و همکاری زندگی میکردهاند بکار رفته مثل . و مثل . که مراد پایتخت مصر قدیم است. لفظ مدینه نیز مثل قریه در جاهاییکه کفر وجهالت حکومت میکرده به کار رفته است مثل . که مراد شهر شعیب است و مثل . که مراد شهر لوط است و در آیه دیگر به آن قریه گفته . وانگهی «مَدَنَ بِالْمَکانِ مُدُوناً» به معنی اقامت در مکان است به شهر از آن مدینه گویند که محل اقامت مردم است. خلاصه: میان قریه و مدینه فرقی که قابل اعتماد باشد بدست نیامد و حتی به قریه اصحاب سبت که امر به معروف کنندگان در آن بودند قریه گفته شده . بلی میشود از استعمال قرآن به دست آورد که مدینه به معنی آبادی بزرگ و شهر است و قریه اعم میباشد. والله العالم.
معنی قُرَی: آبادیها ( جمع قریة)
معنی قَرْیَتِکَ: آبادی تو - قریه ی تو
معنی نَّصَارَیٰ: مسیحیان(از حضرت رضا (علیهالسلام) پرسیده شد : چرا نصاری را نصاری نامیدند ؟ فرمود : چون ایشان از اهل قریهای بودند ، بنام ناصره ، که یکی از قراء شام است ، که مریم و عیسی بعد از مراجعت از مصر ، در آن قریه منزل کردند )
معنی نَصْرَانِیّاً: مسیحیت (از حضرت رضا (علیهالسلام) پرسیده شد : چرا نصاری را نصاری نامیدند ؟ فرمود : چون ایشان از اهل قریهای بودند ، بنام ناصره ، که یکی از قراء شام است ، که مریم و عیسی بعد از مراجعت از مصر ، در آن قریه منزل کردند )
معنی لَوْلَا: اگر نبود - چرا نشد (در عباراتی نظیر "وَلَوْلَا دَفْعُ ﭐللَّهِ ﭐلنَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ " معنی اگر نبود می دهد وقتی در ترکیب با فعل بیاید معنی چرا نشد یا چرا می دهد مثل "وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَاءَ ﭐللَّهُ ":چرا وقتی به باغ خ...
ریشه کلمه:
قری (۵۷ بار)
راغب گوید: قریه نام موضعی است که مردم در آن جمع شوند، به مردم نیز قریه گویند و در هر دو معنی استعمال میشود، در باره . بسیاری از مفسران گفتهاند مراد «اَهْلَ الْقَرْیَةَ» است و بعضی گفتهاند مراد از قریه خود قوم اند آنگاه چند آیه نقل کرده که ظاهرا مراد از قریه و قری مردمان اند و از علی بن حسین «علیهالسلام»نقل کرده که فرموده از «اَلْقُری» رجال قصد شده است المنار قول راغب را نقل کرده و رد نمیکند. ولی مثال راغب «وَ اسْئَلِ الْقَرْیَةَ» درست نیست زیرا مراد از آن مسلما شهر است زیر آیه این طور است «وَاسْئَلِ الْقَرْیَةَالَّتی کُنَّا فیها». ولی ظاهرا این قول مقبول طبرسی نیست زیرا در بیشتر جاها که مراجعه شد کلمه «اَهْل» مقدر میکند. همچنین زمخشری، در مجمع فرماید: قریه زمینی است دارای خانههای بسیار، اصل آن از قری به معنی جمع است «قَرَیْتُ الْماءَ فِی الْحَوْضِ» آب را در حوض جمع کردم و نیز گفته: قریه، بلده، مدینه نظیر هم اند در اینجا چند مطلب را بررسی میکنیم: 1- در بسیاری از آیات نسبت افعال به قریه داده شده مثل . . . در اینگونه آیات اگر قول راغب را پذیرفتیم هیچ و گرنه باید لفظ «اهل» مقدر شود ولی در آیاتی نظیر . و غیره مسلما شهر وآبادی مراد است. 2- قریه از قری به معنی جمع کردن است پس قریه موضعی است که خانههارا جمع کرده یا مردم را اعم از آنکه ده باشد یا شهر. و نمیشود گفت: معنای قریه فقط ده است . در قاموس آمده:«اَلْقَرْیَةُ: اَلْمِصْرُ الْجامِعُ» در اقرب الموارد گوید «اَلْقَرْیَةُ: اَلْمِصْرُالْجْامِعُ... وَ تَفَعُ عَلَی الْمَدینَةِ وَ غَیْرِها» حتی بلانه مورچگان قریة النمل گویند علی هذا باید با قرینه فهمید که آیا مراد شهر است یا ده. در المنار ذیل آیه 58 بقره گوید مراد از قریه شهر است... مادهاش دلالت بر اجتماع دارد، بر امت نیز اطلاق شده.سپس به طور غلبه در بلاد صغیره بکار رفته ولی در این آیه بلاد صغیره درست نیست زیرا عیش رغد در بلاد بزرگ میسر است. 3- لفظ قریه و جمع آن قری در قرآن اغلب درموارد ذم بکار رفته در آبادیهایی که اهل ایمان نبوده و در جهالت زندگی میکردهاند مثل . . و غیره از این میشود بدست آورد که مراد از قریه فقط محل اجتماع مردم یا خانههاست و غیر از اجتماع معنای دیگری در نظر نیست ایضاً و در شهرهایی که به صورت اجتماع و تعاون و همکاری زندگی میکردهاند بکار رفته مثل . و مثل . که مراد پایتخت مصر قدیم است. لفظ مدینه نیز مثل قریه در جاهاییکه کفر وجهالت حکومت میکرده به کار رفته است مثل . که مراد شهر شعیب است و مثل . که مراد شهر لوط است و در آیه دیگر به آن قریه گفته . وانگهی «مَدَنَ بِالْمَکانِ مُدُوناً» به معنی اقامت در مکان است به شهر از آن مدینه گویند که محل اقامت مردم است. خلاصه: میان قریه و مدینه فرقی که قابل اعتماد باشد بدست نیامد و حتی به قریه اصحاب سبت که امر به معروف کنندگان در آن بودند قریه گفته شده . بلی میشود از استعمال قرآن به دست آورد که مدینه به معنی آبادی بزرگ و شهر است و قریه اعم میباشد. والله العالم.
wikialkb: قَرْیَة
جدول کلمات
مترادف ها
قصبه، دهکده، ده، روستا، قریه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دِه:قَریَه.
ده به فارسی قَرِیَه است.
ده. روستا. قریه. رستاق ( کهن ) . آبادی.
صحرا نیز کاربرد داشته است.
ده به فارسی قَرِیَه است.
ده. روستا. قریه. رستاق ( کهن ) . آبادی.
صحرا نیز کاربرد داشته است.
همانا پادشاهان چون به سرزمینی در آیند تباهش کنند. و گرامیان بنشینش را خوار می نمایند و هم چنین می کنند.
در سمت غربی شهرستان کنگاور از استان کرمانشاه دو روستا بنام قریه یا قری زولی سفلی و علیا وجود دارد و از طرفی در این منطقه هم ایل بزرگی بنام زوره ، زوله و یا زولی سکونت دارد و عدهای از اهالی این ایل هنوز
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
در این قریه یا قری سکونت دارد و نام این روستاها با نام این ایل کاملا مرتبط است ، اما از دوران پهلوی اول که ادارات سجل احوال و ثبت اسناد فعال شده ، نام این روستا را به قراگوزلو تغییر داده، اما نزد بومیان هنوز قریه زولی یا قری زولی مرسوم است. در صورتیکه ترکهای قراگوزلو در این منطقه اصلا سابقه سکونت ندارند و کاملا با نام ترکی بی ربط است .
جمع قریه = قراء
( در زبان اردو ) موضع
روستا، دهکده، آبادی، دهات، ده و . . . .
آبادی، ده، دهات، دهکده، دیه، رستاق، روستا، قصبه
قریه : قریه گر چه در زبان روزمره به معنی روستا است ، ولی در قرآن و لغت عرب به معنی هر محلی است که مردم در آن جمع می شوند ، خواه شهرهای بزرگ باشد یا روستاها. ( تفسیر نمونه ج : 1 ص : 268 )
قریه در لغت عرب ، به هر گونه شهر و آبادى گفته می شود در مقابل بدو که به بیابان اطلاق می گردد.
... [مشاهده متن کامل]
نظر شهید مطهری در مورد : واژه قریه:
� قریه یعنی محل جمع شدن . لازم نیست که حتما ده باشد . در اصطلاح امروز ما قریه یعنی ده ، ولی در اصطلاح قرآن قریه به شهر هم اطلاق میشود . از ماده " قری " به معنی محل اجتماع است". ) )
( آشنائی با قرآن ، جلد سوم ، ( تفسیر آیاتی از سورههای انفال و توبه ) ، متفکر شهید ، استاد مرتضی مطهری ، چاپ چهارم : بهار 1370 ، ناشر : انتشارات صدرا ، شهید مرتضی مطهری ص 140 )
قریه در لغت عرب ، به هر گونه شهر و آبادى گفته می شود در مقابل بدو که به بیابان اطلاق می گردد.
... [مشاهده متن کامل]
نظر شهید مطهری در مورد : واژه قریه:
� قریه یعنی محل جمع شدن . لازم نیست که حتما ده باشد . در اصطلاح امروز ما قریه یعنی ده ، ولی در اصطلاح قرآن قریه به شهر هم اطلاق میشود . از ماده " قری " به معنی محل اجتماع است". ) )
( آشنائی با قرآن ، جلد سوم ، ( تفسیر آیاتی از سورههای انفال و توبه ) ، متفکر شهید ، استاد مرتضی مطهری ، چاپ چهارم : بهار 1370 ، ناشر : انتشارات صدرا ، شهید مرتضی مطهری ص 140 )
ابادی
روستا