قَریر:
دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " قَریر" می نویسد : ( ( قَریر صفتی است که در مورد چشم به کار می رود هنگامی که چشم به دیدن چیزی خوشایند، نایل شود گویند: چشم قَریر شد. اصل این کلمه از ماده" قرّ" به معنی سرد شدن است و چشم سرد شدن به معنی نوعی لذت خاص یافتن است از دیدن امری دلخواه . گویا منشاء پیدایش این تعبیر در زبان عربی محیط سوزان و پر آفتاب صحرا است که چشم را حرارت خورشید می آزارد در نتیجه سرد شدن چشم امری است مطبوع و دلخواه از همین ماده است تعبیر " قُرّةالعین" که هر چیز عزیز و مطبوع است و فرزند را به اعتبار اینکه دیدنش دلخواه است قُرّةالعین خوانده اند. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( تا تو در زیرِ غبارِ آرزو داری قرار
در جهان ِ دل نبینی چشم جان هرگز قَریر ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 387. )
حنظل است که به هندی اندراین گویند.