قروء
لغت نامه دهخدا
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی قُرُوَءٍ: پاک شدنها از حیض - حیضها(قروء جمع قرء است ، و قرء لفظی است که هم معنای حیض را میدهد ، و هم معنای پاکی از آنرا ، بطوری که گفتهاند ، از واژههائی است که دو معنای ضد هم دارد ، چیزی که هست معنای اصلی آن جمع است ، اما نه هر جمعی ، بلکه جمعی که دگرگونگی و ت...
ریشه کلمه:
قرء (۸۸ بار)
«قُرُوء» جمع «قُرْء» (بر وزن قفل) هم به معنای عادت ماهیانه و هم پاک شدن از آن آمده، ولی این دو معنا را می توان در یک مفهوم کلی جمع کرد و آن انتقال از یکی از دو حالت به حالت دیگر است، «راغب» در «مفردات» معتقد است: «قُرْء» در حقیقت، اسم برای داخل شدن از حالت حیض، به پاکی است، و چون هر دو عنوان در آن مطرح است، گاهی بر حالت حیض و گاهی به پاکی اطلاق می شود.
از بعضی از روایات و بسیاری از کتب لغت نیز استفاده می شود که «قُرْء» به معنای جمع است و چون در حالت پاکی زن، خون عادت در وجود او جمع می شود، این واژه به پاکی اطلاق شده است.
جمع کردن. «قَرَءَ الشَّیْءَ قَرْءاً وَ قُرْآناً: جَمَعَهُ وَ ضَمَّ بَعْضَهُ اِلی بَعْضٍ» خواندن را از آن قرائت میگویند که در خواندن حروف و کلمات کنار هم جمع میشوند راغب گوید:«اَلْقِرائَةُ ضَمُّ الْحُرُوفِ وَ الْکَلِماتِ بَعْضِها اِلی بَعْضٍ فِی التَّرْتیلِ» ولی به هر جمع قرائت نگویند مثلا وقتیکه گروهی را جمع کردی نمیگویی «قَرَئْتُ الْقَوْمَ»... . چون قرآن خواندی به خدا پناه بر . چون قرآن خوانده شود گوش کنید و ساکت باشید تا مورد رحمت قرار گیرید. هر دو امر راحمل بر استحباب کردهاند و چه بهتر است که موقع تلاوت قرآن همه ساکت شده و گوش بدهند رجوع شود به«نصت». * . قروء جمع قرء است. و آن بر طهر و حیض هر دو اطلاق میشود. گفتهاند آن از اضداد است ابن اثیر در نهایه میگوید: قرء از اضداد است بر طهر اطلاق میشود و آن قول شافعی و اهل حجاز است و بر حیض اطلاق میشود و آن مذهب ابوحنیفه و اهل عراق میباشد، اصل قرء به معنی وقت معلوم است لذا به طهر وحیض اطلاق شده زیرا هر یکی را وقتی هست. ایضاً در نهایه نقل شده که رسول خدا«صلی الله علیه واله»به زنی فرمود:«دَعِی الصَّلوةَ اَیَّامَ أقْرائِکِ» در این حدیث مراد از قرء حیض است این حدیث در مجمع نیز آمده است. مراد از قروء در آیه شریفه نزد ما امامیه طهرها است چنانکه طبرسی رحمه الله درمجمع وجوامع الجامع تصریح کرده است قول زیدبن ثابت، ابن عمر، مالک،شافعی و اهل مدینه نیز چنین است ولی دیگران آن را حیض گفتهاند و دلیلشان حدیث فوق است. و نیز اهل سنت از علی «علیه السلام» نقل کردهاند که فرمود: «اِنَّ الْقُرْءَ الْحَیْضُ». در المیزان فرموده: علی هذا اظهر آن است که به معنی طهر باشد زیرا آن حالت جمع شدن خون (درشکم زن) است و بعد در حیض استعمال شده زیرا آن حالت بیرون ریختن بعد از جمع است(انتهی). در تفسیر عیاشی از زراره از امامباقر «علیه السلام» نقل شده: اقراء طهرهاست و فرمود: قرء مابین دو حیض است «اَلْاَقْراءُ هِیَ الْاَطْهارُ وَ قالَ: اَلْقُرْءُ ما بَیْنَ الْحَیْضَتَیْنِ» در مجمع و تفسیر عیاشی از زراره نقل شده، گوید:از ربیعة الرأی شنیدم میگفت: رأی من آن است اَقْرائیکه خدا در قرآن فرموده طهراند ما بین دوحیض و حیض مراد نیست. گوید: محضر حضرت باقر«علیه السلام» واردشده قول ربیعه را نقل کردم، فرمود: دروغ میگوید رأی خودش نیست از علی «علیه السلام» به وی رسیده است. گفتم اصلحک الله آیا علی «علیه السلام» چنین میفرمود؟ فرمود: آری میفرمودقُرْء طهر است. زن خون را در آن حال در شکم جمع میکند و چون حائض گردید بیرون میریزد. گفتم: اصلحک الله مردی در حال طهر طلاق داده بدون جماع با دو شاهد عادل فرمود چون زن به حیض سوم داخل شود عدهاش منقضی است شوهران بر او حلال اند، گفتم: اهل عراق روایت میکنند از علی «علیه السلام»که میگفته تا از حیض سوم غسل نکرده مرد میتواند رجوع کند؟ فرمود: دروغ میگویند فرمود: علی «علیه السلام» میفرمود: چون خون حیض سوم را دید عدهاش تمام است. (ترجمه از تفسیر عیاشی).
ریشه کلمه:
قرء (۸۸ بار)
«قُرُوء» جمع «قُرْء» (بر وزن قفل) هم به معنای عادت ماهیانه و هم پاک شدن از آن آمده، ولی این دو معنا را می توان در یک مفهوم کلی جمع کرد و آن انتقال از یکی از دو حالت به حالت دیگر است، «راغب» در «مفردات» معتقد است: «قُرْء» در حقیقت، اسم برای داخل شدن از حالت حیض، به پاکی است، و چون هر دو عنوان در آن مطرح است، گاهی بر حالت حیض و گاهی به پاکی اطلاق می شود.
از بعضی از روایات و بسیاری از کتب لغت نیز استفاده می شود که «قُرْء» به معنای جمع است و چون در حالت پاکی زن، خون عادت در وجود او جمع می شود، این واژه به پاکی اطلاق شده است.
جمع کردن. «قَرَءَ الشَّیْءَ قَرْءاً وَ قُرْآناً: جَمَعَهُ وَ ضَمَّ بَعْضَهُ اِلی بَعْضٍ» خواندن را از آن قرائت میگویند که در خواندن حروف و کلمات کنار هم جمع میشوند راغب گوید:«اَلْقِرائَةُ ضَمُّ الْحُرُوفِ وَ الْکَلِماتِ بَعْضِها اِلی بَعْضٍ فِی التَّرْتیلِ» ولی به هر جمع قرائت نگویند مثلا وقتیکه گروهی را جمع کردی نمیگویی «قَرَئْتُ الْقَوْمَ»... . چون قرآن خواندی به خدا پناه بر . چون قرآن خوانده شود گوش کنید و ساکت باشید تا مورد رحمت قرار گیرید. هر دو امر راحمل بر استحباب کردهاند و چه بهتر است که موقع تلاوت قرآن همه ساکت شده و گوش بدهند رجوع شود به«نصت». * . قروء جمع قرء است. و آن بر طهر و حیض هر دو اطلاق میشود. گفتهاند آن از اضداد است ابن اثیر در نهایه میگوید: قرء از اضداد است بر طهر اطلاق میشود و آن قول شافعی و اهل حجاز است و بر حیض اطلاق میشود و آن مذهب ابوحنیفه و اهل عراق میباشد، اصل قرء به معنی وقت معلوم است لذا به طهر وحیض اطلاق شده زیرا هر یکی را وقتی هست. ایضاً در نهایه نقل شده که رسول خدا«صلی الله علیه واله»به زنی فرمود:«دَعِی الصَّلوةَ اَیَّامَ أقْرائِکِ» در این حدیث مراد از قرء حیض است این حدیث در مجمع نیز آمده است. مراد از قروء در آیه شریفه نزد ما امامیه طهرها است چنانکه طبرسی رحمه الله درمجمع وجوامع الجامع تصریح کرده است قول زیدبن ثابت، ابن عمر، مالک،شافعی و اهل مدینه نیز چنین است ولی دیگران آن را حیض گفتهاند و دلیلشان حدیث فوق است. و نیز اهل سنت از علی «علیه السلام» نقل کردهاند که فرمود: «اِنَّ الْقُرْءَ الْحَیْضُ». در المیزان فرموده: علی هذا اظهر آن است که به معنی طهر باشد زیرا آن حالت جمع شدن خون (درشکم زن) است و بعد در حیض استعمال شده زیرا آن حالت بیرون ریختن بعد از جمع است(انتهی). در تفسیر عیاشی از زراره از امامباقر «علیه السلام» نقل شده: اقراء طهرهاست و فرمود: قرء مابین دو حیض است «اَلْاَقْراءُ هِیَ الْاَطْهارُ وَ قالَ: اَلْقُرْءُ ما بَیْنَ الْحَیْضَتَیْنِ» در مجمع و تفسیر عیاشی از زراره نقل شده، گوید:از ربیعة الرأی شنیدم میگفت: رأی من آن است اَقْرائیکه خدا در قرآن فرموده طهراند ما بین دوحیض و حیض مراد نیست. گوید: محضر حضرت باقر«علیه السلام» واردشده قول ربیعه را نقل کردم، فرمود: دروغ میگوید رأی خودش نیست از علی «علیه السلام» به وی رسیده است. گفتم اصلحک الله آیا علی «علیه السلام» چنین میفرمود؟ فرمود: آری میفرمودقُرْء طهر است. زن خون را در آن حال در شکم جمع میکند و چون حائض گردید بیرون میریزد. گفتم: اصلحک الله مردی در حال طهر طلاق داده بدون جماع با دو شاهد عادل فرمود چون زن به حیض سوم داخل شود عدهاش منقضی است شوهران بر او حلال اند، گفتم: اهل عراق روایت میکنند از علی «علیه السلام»که میگفته تا از حیض سوم غسل نکرده مرد میتواند رجوع کند؟ فرمود: دروغ میگویند فرمود: علی «علیه السلام» میفرمود: چون خون حیض سوم را دید عدهاش تمام است. (ترجمه از تفسیر عیاشی).
wikialkb: قُرُوء
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید