قره قباد

لغت نامه دهخدا

قره قباد. [ ق َ رَ ق ُ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان افشاریه ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران واقع در 30 هزارگزی باختر کرج و 9 هزارگزی راه شوسه کرج به قزوین. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنه آن 162 تن. آب آن از قنات و رودخانه کردان و محصول آن غلات ، بنشن ،صیفی ، چغندرقند، لبنیات و مختصر انگور. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد، و از طریق نیکی امام ماشین میرود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

قره قباد. [ ق َ رَ ق ُ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین واقع در 17 هزارگزی باختر آبیک و 9 هزارگزی راه عمومی. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنه آن 333 تن. آب آن از دو رشته قنات و محصول آن غلات و چغندرقند. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد،و از طریق کاظم بیکی میتوان ماشین برد. این ده برج خرابه قدیمی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین واقع در ۱۷ هزار گزی باختر آبیک و ۹ هزار گزی راه عمومی و موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است .

پیشنهاد کاربران

بپرس