قره شیران

از روستاهای اطراف کرده، ولی مردمانی دارد که حق برادر و خواهرانشان را که ارث از پدرانشان مانده برای خود برداشتند چون فرزند بزرگ خانواده بودند، ولی خدا جای حق نشسته ، ، الان که سالها از حق خوری انها میگذره خود و فرزندانشان که حق خوری کردند اواره و زندکی نابودی دارند ، ، ،

قره = سیاه،
شیران = آبریز یا آبشار یا آبفشان ،
درزبان ترکی به آبشار میگویند : شیر ران ( که با الفبای فارسی وعربی و انگلیسی قابل تحریر نیست فقط باالفبای ترکی قدیم که در کشورهای آسیای میانه تدریس میکنند میشه نوشت ) قره شیرران یعنی آبشار سیاه ، ازآنجا که ازدیرباز تاکنون در قره شیران آبگرم ( ایستی سو ) چشمه سیاه ازدل زمین میجوشد وباخود املاح سیاه رنگی متشکل از ( گوگرد ، آهک ، کران ، لجن و غیره ) به بیرون می آورد با انباشت ورسوب این ماده ها تپه ای تشکیل شده ازسنگ کران ( ساری داغ ) این تپه هنوز هم برای اهالی روستا مقدس است ( نماز باران ونماز عید فطر بربالای آن میخوانند ) از مدتها پیش آب سیاه رنگ ازوسط آن قل میخورده میزده بیرون، به مرور زمان باتغییرات اقلیمی و زلزله راه خروج این چشمه سیاه بسته میشه این آبگرم پخش میشه ازجاهای مختلف دامنه تپه ویا اطراف آن ازحیاط بعضی از خانه های مجاور میزنه بیرون که درقدیم به آن میگفتند ( سئی بند ) مابقی هم همین دوتا آبگرم ( ایستی سو ) زنانه مردانه است که هنوزم مورد استفاده عموم است، این چشمه آبگرم مثل قلب تپنده درقلب قره شیران می تپد و زندگانی می بخشد
یاشاسین قره شیران

بعضی از کلمات در ترکی آذری وجود دارد که در گذشته نه چندان دور برای نسل دهه ۶۰ حتی با آن آشنایی دارند مثل چاروق که دهه نودیها غیر ممکن است در آینده بدانند چیست و خیلی کلمات دیگر تصور کنید در طول چند صده یا بیستر از هزار سال پس بدیهی است که در این میان عده ای هر آنچه به ذهنشان خطور میکند را به قره شیران منتسب نمایند

ولی در این روستا شیری دیده نشده است چه از نظر حیوانی و چه از نظر داشتن دل شیر در انسانها چرا که خیلی ها هستند که زمینهای این روستا را به راحتی غصب می نمایند و صاحب می شوند ولی کسی جرأت اعتراض ندارد و زمینهای عمومی یا همان ائل یری را به راحتی واگذار می نمایند