قرقوف

لغت نامه دهخدا

قرقوف. [ ق ُ ] ( ع اِ ) می. ( منتهی الارب ). خمر. ( اقرب الموارد ). رجوع به قَرْقَف و قُرْقُف شود. || درم. ( منتهی الارب ). درهم. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس