قرقوب

لغت نامه دهخدا

قرقوب. [ ق ُ ] ( اِخ ) شهری است از اعمال کسکر که بین واسط و بصره و اهواز واقع است. ( معجم البلدان ). صاحب قاموس آن را از توابع کسکر دانسته ، و آن سرزمینی است که قصبه آن واسط است. فاضلی گوید: واسط شهری بوده که حجاج بن یوسف آن را بنیادکرده در میان کوفه و بصره و به همین جهت به واسط موسوم شده و اکنون خراب است ، و کسکر ولایتی است از گیلان و در آن پشمینه بافند که بدل ماهوت است و اواسطالناس از آن جبه و بالاپوش کنند و متداول و معروف است ، و انسب این است که قرقوبی که جامه ای است بافته این ولایت باشد نه واسط که سالهاست ویران است. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

شهری بود بین واسط و بصره و اهواز و آن در قدیم از اعمال کسکر محسوب میشد .
شهری است از اعمال کسکر که بین واسط و بصره و اهواز واقع است .

پیشنهاد کاربران

بپرس