قرقس
لغت نامه دهخدا
قرقس. [ ق ِ ق ِ ] ( معرب ، اِ ) گِلی است که بدان مهر کنند، و به فارسی جِرْجِشت گویند. ( المعرب جوالیقی ص 270 ).
قرقس. [ ق َ ق َ ] ( ع اِ ) گوشتی است همچون عصب که در دهان رحم روید، به تابستان دراز و به زمستان کوتاه شود. ( بحر الجواهر ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
و قروقس اسم یونانی صدف لولو و نیز نوعی از حلزون را نامند .