قرقان قرق قوریق غرق قرقاول قرقی قرقیزستان قوری قورباغه قرن قرنیه قورمه سبزی
در فرهنگ و گویش تات های خراسان شمالی به وقتی که زغال سرخ و گداخته شود می گویند قُرقان شد. یا در مواقعی که چیزی به وفور و فراوانی رسیده باشد.
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح قُرُق نیز به مفهوم مقر و قرارگاهی تحت حفاظت برای قرقان شدن می باشد.
پرنده ی قرقاول نیز به مفهوم پرنده ی پرگوشت دارای مفهوم می باشد.
پرنده ی قرقی نیز به مفهوم پرنده ی تیز پرواز دارای مفهوم می باشد
قوری به مفهوم ظرفی که دارای قعر و قور باشد برای قرقان شدن.
احتمالا کلمه ی گرگ و گرگان نیز مرتبط با مفهوم پُر بودن باشد.
در فرهنگ و گویش تات های خراسان شمالی به وقتی که زغال سرخ و گداخته شود می گویند قُرقان شد. یا در مواقعی که چیزی به وفور و فراوانی رسیده باشد.
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح قُرُق نیز به مفهوم مقر و قرارگاهی تحت حفاظت برای قرقان شدن می باشد.
پرنده ی قرقاول نیز به مفهوم پرنده ی پرگوشت دارای مفهوم می باشد.
پرنده ی قرقی نیز به مفهوم پرنده ی تیز پرواز دارای مفهوم می باشد
قوری به مفهوم ظرفی که دارای قعر و قور باشد برای قرقان شدن.
احتمالا کلمه ی گرگ و گرگان نیز مرتبط با مفهوم پُر بودن باشد.
فرقان :دژ