قرطسه

لغت نامه دهخدا

( قرطسة ) قرطسة. [ ق َ طَ س َ ] ( ع مص ) بنشانه رسیدن و رسانیدن. گویند: رمی فقرطس. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس