قرطس

لغت نامه دهخدا

قرطس. [ ق َ طَ] ( ع اِ ) کاغذ. ( منتهی الارب ). رجوع به قرطاس شود.

قرطس. [ ق ِ طَ] ( ع اِ ) کاغذ. ( منتهی الارب ). رجوع به قرطاس شود.

قرطس. [ ق َ طَ ] ( اِخ ) دهی است به مصر. ( منتهی الارب ). رجوع به قرطسا شود.

فرهنگ فارسی

دهی است بمصر

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس