قردسه

لغت نامه دهخدا

( قردسة ) قردسة. [ ق َ دَ س َ ] ( ع اِمص ) درشتی و سختی. ( منتهی الارب ). صلابت و شدت. ( اقرب الموارد ). || ( مص ) استوار گردانیدن. || خواندن سگ بچه را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس