دیکشنری
مترجم
بپرس
قردامون
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
قردامون. [ ق َ ] ( معرب ، اِ ) قردامن. || کرویای کوهی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به قردامن شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها