قرثع

لغت نامه دهخدا

قرثع. [ ق َ ث َ ] ( ع ص ) زن بی باک کم شرم. || زن گول. || زنی که در یک چشم سرمه کشد. || زنی که پیراهن یا چادر باژگونه پوشیده باشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). زنی که پیراهن را واژگونه پوشد. ( ناظم الاطباء ). || مرد ناکس. || ( اِ ) شترمرغ. || شیر بیشه. || جانورکی است دریائی غلافی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || پشم ریزه ستور. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

قرثع. [ ق َ ث َ ] ( اِخ ) نام مردی است بسیارسؤال. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس